ORIGINAL_ARTICLE
اثر شرایط خاک روی تغییرات جمعیت وبقاء قارچ آنتاگونیست
Trichoderma harzianum
اضافه کردن قارچ تریکودرما به خاک به منظور افزایش جمعیت آن از روشهای رایج برای مبارزه بیولوژیکی با عوامل بیمارگر خاکزی است. حفظ جمعیت و بقاء هر چه بیشتر این قارچ در خاک از عوامل مهم موفقیت در این زمینه بشمار میرود، این خصوصیت تحت تاثیر شرایط خاک تغییر میکند به این جهت اثر پنج فاکتور شامل: رطوبت های30 ، 40، 50 ،60 و70 درصد؛ دماهای10، 15، 20، 25 و30 درجه سانتیگراد؛ پ - هاش 8/3، 9/4، 7/2 و1/8؛ میزان مواد آلی 8/0، 3/1، 8/1، 5/2 و2/3 درصد و هم چنین فعالیت بیولوژیکی خاک معادل صفر، 25 ، 50، 75 و100 (بر حسب در صد خاک غیراستریل در خاک استریل) در پنج آزمایش روی تغییرات جمعیت و میزان بقاء قارچ Trichoderma harzianum جدایه H32، که در مبارزه بیولوژیکی علیه قارچهای بیمارگرگیاهی بکارمیرود، بمدت90 روز مورد بررسی قرار گرفت. تمام آزمایشها در قالب طرح کاملا تصادفی شامل پنج تیمار و چهارتکرار در شرایط کنترل شده به انجام رسید. تغیرات جمعیت، درصد بقاء پروپاگلها و ضریب همبستگی بین آنها با شرایط مختلف خاک تعیین گردید. خاک پایه دارای بافت لومی رسی شنی (58% لوم، 26% رس و 16% شن) با پ- هاش1/8، Ec=5 dS/m و میزان مواد آلی برابر 8/0 درصد بود. جمعیت تریکودرما در تمام تیمارها با اضافه کردن سوسپانسیون اسپور قارچ مزبور به 105 پروپاگل در هر گرم خاک خشک رسانده شد و هر ده روز یکبار، با استفاده از روش سری رقتها، جمعیت پروپاگلها ) cfu ( در هر گرم خاک خشک روی محیط نیمه انتخابی پاپاویزاس و لومسدن تعیین گردید. پس از رسم نمودارهای مربوط به تغییرات جمعیت مشخص شدکه کاهش جمعیت در تمام تیمارها از روز دهم شروع و با شدتهای متفاوت تا روز 90 ادامه یافته است. بیشرین میانگین جمعیت با 104 × 2/6، 104 × 2، 103 × 8 /4 ، 103× 6/4 و103× 6/4 پروپاگل. هر گرم خاک خشک به ترتیب در تیمارهای دارای مواد آلی 2/3 %، پ-هاش 9/4، رطوبت 70%، دمای 25 درجه و فعالت بیولوژیکی معادل صفر مشاهده شد. به همین ترتیب نیز بیشترین میزان بقاء در پایان آزمایش با 88/45، 88/3، 51/0، 48/0، 47/0 درصد پروپاگلهای اولیه به ترتیب مربوط به تیمارهای دارای مواد آلی2/3%، پ- هاش 9/4، رطوبت 70%، فعالیت بیولوژیکی معادل صفر و دمای 25 درجه تعیین گردید. در بین فاکتورهای مورد مطالعه بیشترین و کمترین ضریب همبستگی با 83/0 و19/0 به ترتیب مربوط به همبستگی بین میزان مواد آلی و پ-هاش خاک با درصد بقاء پروپاگل در مدت90 روز تعیین شد. ضرایب همبستگی بین رطوبت و دمای خاک با فاکتورهای مورد مطالعه حالت حد واسطی را نشان دادند، در حالیکه بین فعالیت بیولوژیکی خاک و درصد بقای پروپاگلها همبستگی منفی مشاهده شد.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17694_853869a8ab36dda5788314f1bb8e9803.pdf
2005-08-23
بقاء
تغییرات جمعیت
شرایط خاک
حمید
روحانی
74354688
1
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اندازهگیری باقیمانده حشرهکش ایمیداکلوپرید در خیار
میزان باقیمانده حشرهکش ایمیداکلوپرید در برگ و میوه خیار مورد بررسی قرار گرفت. سمپاشی بوته های خیار با محلول ایمیداکلوپرید به نسبت 5/52، 0/84 و 0/168 گرم در هکتار انجام شد. باقیمانده ایمیداکلوپرید پاشیده شده، در میوه و در مواردی در برگ خیار تا سه الی چهار هفته قابل اندازهگیری بود. در میوه خیار که به فاصله دو ساعت بعد از سمپاشی به نسبت 84 گرم در هکتار، نمونه برداری شده بود، به طور متوسط 82/2 میلیگرم در کیلوگرم باقیمانده یافت گردید. در فواصل 1، 3، 10 و 14 روز بعد از سمپاشی، میزان باقیمانده به ترتیب 2/1، 56/0 ، 19/0 و 03/0 میلیگرم در هر کیلوگرم خیار بود. در برگ هایی که دو ساعت بعد از سمپاشی برداشته شده بود، به طور متوسط 46/7 میلیگرم ایمیداکلوپرید در هر کیلوگرم برگ خیار یافت گردید، که به 082/0 میلی گرم ایمیداکلوپرید در هر کیلوگرم برگ، در روز چهاردهم رسید. در خیاری که بوته های آن به نسبت 168 گرم در هکتار، سمپاشی شده بود، یک روز بعد از سمپاشی، باقیمانده 27/2 میلی گرم در کیلو گرم بود که به 93/0و 57/0 در روزهای سوم و پنجم کاهش یافت و در روز دهم به 17/0 میلیگرم در کیلو گرم رسید. در برگ های این تیمار، دو ساعت بعد از سمپاشی باقیمانده ، 8/16 میلی گرم در کیلو گرم بود. نمونه های برگی که در روز های یکم، سوم و پنجم بعد از سمپاشی برداشته شده بود به ترتیب حاوی 20/11، 73/5 و 67/3 میلی گرم ایمیداکلوپرید در کیلو گرم بود. روند کاهش همچنان ادامه یافت و به حدود یک میلی گرم در کیلو گرم در روز هفتم رسید. در صورت مصرف ایمیداکلوپرید به نسبت 5/52 گرم در هکتار، ، باقیمانده حشره کش در روزهای اول، سوم، پنجم، هفتم و دهم به ترتیب 067/0، 049/0، 050/0، 038/0 و 006/0 میلی گرم در هر کیلوگرم خیار بود. نتایج به دست آمده نشان داد که مصرف دز بالاتر و نیز دو بار سمپاشی با ایمیداکلوپرید منجر به تجمع باقیمانده در میوه خیار نمی شود.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17695_98a94980dfec3b4cdfac699b7aef4549.pdf
2005-08-23
ایمیداکلوپرید
باقیمانده حشره کش
خیار
دوره پیش برداشت
خلیل طالبی
جهرمی
35292517
1
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تاثیر محلول پاشی نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم
به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم در شرایط محیطی سبزوار، آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 4 تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل الف- کودپاشی اوره بصورت دستی و به میزان 30 کیلوگرم در هکتاردر بهار و ابتدای مرحله به ساقه رفتن (مطابق روش مرسوم در منطقه) ب- محلول پاشی کود اوره به میزان 30 کیلوگرم در هکتار (معادل 30 گرم در هر متر مربع) در مرحله ساقه رفتن ج- محلول پاشی کود اوره به میزان 15 کیلوگرم در هکتار در مرحله ساقه رفتن و به همین میزان در مرحله گلدهی و د- محلول پاشی کود اوره به میزان 10 کیلوگرم در هکتار در مرحله ساقه رفتن , 10 کیلوگرم در هکتار در مرحله گلدهی و به همین میزان در مرحله خروج خوشه از غلاف برگ بود. نتایج تجزیه واریانس این پژوهش نشان داد که محلول پاشی نیتروژن تاثیر معنی داری بر کلیه صفات مورد بررسی بجز ارتفاع بوته داشت. محلول پاشی باعث افزایش عملکرد دانه، درصد پروتئین دانه، وزن سنبله، طول سنبله و طول دانه گردید ولی وزن هزار دانه و قطر دانه را کاهش داد. با توجه به نتایج بدست آمده می توان انتظار داشت که محلول پاشی نیتروژن، علاوه بر افزایش عملکرد، با افزایش میزان پروتئین دانه باعث بالا رفتن کیفیت خمیر حاصله از آرد گندم و کاهش ضایعات گردد.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17696_a255415ea4b327441dc46edae0eee47b.pdf
2005-08-23
اجزای عملکرد
عملکرد
گندم
محلولپاشی
نیتروژن
حمید عباس
دخت
67596567
1
AUTHOR
حمید
مروی
53254155
2
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
الگوی توزیع مواد فتوسنتزی و پرشدن دانه در ارقام اصلاح شده گندم نان
در شرایط تنش و عدم تنش خشکی
هدف از تحقیق حاضر بررسی الگوی توزیع مواد فتوسنتزی و پرشدن دانه در تعدادی از ارقام اصلاح شده گندم نان با سابقه اصلاحی متفاوت و رابطه احتمالی آنها با عملکرد و مقاومت به خشکی بود. تعداد شش رقم گندم متعلق به دو گروه اصلاح شده داخلی (سرداری، روشن، امید) و اصلاح شده داخلیخارجی (آزادی، فلات، قدس) در یک آزمایش مزرعهای مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمایش به صورت طرح کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی(رژیم رطوبتی به عنوان کرت اصلی، ارقام به عنوان کرت فرعی) با چهار تکرار اجرا شد. تنش خشکی از مرحله اواخر ساقه رفتن (مرحله 40 طبق شاخص زادوکس) شروع و تا مرحله رسیدگی ادامه داشت. در طول این مدت, تیمار تنش سه مرتبه آبیاری شد و پتانسیل آبی قبل از آبیاری در هر سه مرحله به ترتیب: 00/1- , 51/2- و 16/3- مگاپاسکال بود. اندازهگیری صفات در سه مرحله گرده افشانی، 20 روز اول پس از گردهافشانی و از 20 روز اول پس از گردهافشانی تا رسیدن دانه انجام شد. از مرحله گلدهی تا رسیدن سهم مواد فتوسنتزی تخصیص یافته به برگ روند رو به کاهش نشان داد. تنش خشکی اگر چه باعث کاهش وزن خشک برگها در 20 روز اول بعد از گلدهی شد ولی بر درصد تخصیص مواد به برگ بیتاثیر بود. وزن خشک ساقه از گلدهی تا 20 روز اول بعد از آن افزایش و سپس کاهش یافت. تنش خشکی باعث کاهش وزن خشک ساقه و درصد تخصیص مواد فتوسنتزی به آن شد. سنبلهها که در مرحله گلدهی حدود 20% وزن خشک کل را تشکیل داده بودند، در مرحله رسیدگی 60% وزن خشک کل را به خود اختصاص دادند و تا 20 روز اول بعد از گلدهی تحت تاثیر خشکی قرار نگرفتند. ارقام اگرچه از نظر وزن خشک اندامها و درصد اختصاص مواد خشک به آنها تفاوتهای معنیداری در هر سه مرحله نمونهبرداری نشان دادند ولی رابطه مشخصی بین میزان تخصیص مواد به اندامهای خاص و عملکرد در شرایط شاهد یا تنش و یا مقاومت به خشکی ملاحظه نشد. روند پرشدن دانه در سه رقم از شش رقم مورد بررسی در هر دو محیط تنش و بدون تنش تعیین و سپس سرعت و شدت پرشدن دانه محاسبه شد. تنش خشکی سرعت پرشدن دانه را کاهش داد ولی بر مدت پرشدن آن بی تاثیر بود. تجزیه روند رشد دانه ارقام فوق نشان داد که وزن خشک اولیه قبل از شروع پرشدن و سرعت پرشدن در مرحله آخر رشد دانه دو عامل مهم در افزایش رشد نهائی دانه بودند. رقم قدیمیتر امید پایینترین منحنی رشد دانه و رقم اصلاح شده فلات بالاترین منحنی رشد دانه را در هر دو محیط نشان دادند.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17697_9785b182891bbab46bdacaee6df94afd.pdf
2005-08-23
تنش رطوبتی
توزیع مواد فتوسنتزی
دوره و سرعت پرشدن دانه
گندم
علی
احمدی
71168131
1
AUTHOR
محسن
سعیدی
83389454
2
AUTHOR
محمدرضا
جهانسوز
27877985
3
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
رابطه بین پروتئینهای محلول و مقاومت به سرما در گندم با استفاده از
رگههای جایگزین و تجزیه به عاملها
تنشهای زنده و غیرزنده محیطی همیشه عامل کاهش کمیت و کیفیت محصولات زراعی میباشند. شناسائی ژنهای مقاومت به سرما در گندم و خویشاوندان آن دراصلاح برای مقاومت به سرمادراین گیاه حائز اهمیت است. برای بررسی رابطه بین باندهای پروتئین و مقاومت به سرما ابتدا با استفاده از رگههای جایگزین متقابل بین واریتههای شاین و ویچیتا، کروموزمهای مؤثر در صفات مربوط به مقاومت به سرما تعیین شد. برای این منظور 42 رگه جایگزین و والدین آنها در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با دو تکرار در مزرعه کشت شدند. و پس از ورنالیزاسیون، با انتقال طوقه از مزرعه به آزمایشگاه، صفات بقای طوقه، وزنتر طوقه و درصد آب طوقه اندازهگیری شد و در یک آزمایش جداگانه رگههای جایگزین در گلدان کشت و جهت ورنالیزاسیون به مدت 7 هفته در دمای Cْ4 قرار داده شدند و سپس پایداری غشاء در دمای Cْ13- اندازهگیری شد. پروتئینهای محلول در برگ رگههای جایگزین شاین در ویچیتا در شرایط ورنالیزه، استخراج و پس از الکتروفورز به روش SDS-PAGE ، شدت باندهای پروتئین از طریق دانسیتومتری اندازهگیری شد. ضرایب همبستگی و تجزیه به عاملها نشان داده که کروموزمهای B3، D5 و A6 از ویچیتا بیشترین حساسیت را در شاین، و متقابلاً کروموزومهای D5، A5، D4 و A4 از شاین به ترتیب بیشترین مقاومت را در ویچیتا ایجاد کردهاند و باندهای پروتئینی 32 و 42 کیلودالتن همبستگی معنیداری با مقاومت به سرما نشان دادند و روش تجزیه به عاملها نشان دادکه کارائی زیادی در تعیین کروموزمهای مؤثر در یک صفت کمی توسط رگههای جایگزین دارد.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17698_6e2cbfec32cab20535a64aaf751b88d4.pdf
2005-08-23
پایداری غشاء
پروتئینهای محلول
دانسیتومتری
رگه جایگزین
ورنالیراسیون
حسین
دشتی
61796357
1
AUTHOR
بهمن یزدی
صمدی
19455976
2
AUTHOR
محمدرضا
قنادها
12482578
3
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تعامل نماتد گالزای بذر گندم Anguina tritici و باکتری
عامل بیماری خوشه صمغی گندم Rathayibacter tritici
به منظور بررسی تعامل بین نماتد گالزای بذر گندم Anguina tritici و باکتری عامل بیماری خوشه صمغی گندم Rathayibacter tritici ، آزمایش هایی در دو بخش شامل مایه کوبی باکتری به میزبان بدون حضور نماتد و مایه کوبی باکتری به میزبان با حضور نماتد در گلخانه های تحقیقاتی گروه گیاهپزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران انجام شد و مشخص گردید که بیماری خوشه صمغی گندم بدون حضور نماتد به وجود نخواهد آمد. در این آزمایش ها همچنین مشخص گردید که باکتری به تنهایی قادر به نفوذ مستقیم، نفوذ از طریق زخم و یا نفوذ از طریق اندام های گل نبوده و تنها راه عملی انتقال آن و ایجاد بیماری، حضور نماتد می باشد. وجود نماتد برای تکثیر باکتری ضروری است. در صورت تزریق باکتری به تنهایی به بذر، بیماری ایجاد نخواهد شد ولی تزریق باکتری و نماتد به بذر منجر به بروز بیماری می گردد. نماتد قادر است باکتری عامل بیماری را هم از خاک آلوده به باکتری و هم از گالهای آلوده به باکتری دریافت کند. چسبیدن باکتری به کوتیکول نماتد موجب بروز زخم در محل اتصال میشود. بنابراین چسبیدن تعداد زیاد باکتری به نماتد ضعف و مرگ و میر نماتد ناقل را موجب میشود
https://jijas.ut.ac.ir/article_17699_642d3816e030f88ff414da831a78bbc2.pdf
2005-08-23
تعامل
ناقل
نماتد گالزای بذر گندم
نوازاله
صاحبانی
sahebali@ut.ac.ir
1
AUTHOR
احمد
خیری
56157988
2
AUTHOR
حشمت اله
رحیمیان
69762119
3
AUTHOR
عباس شریفی
تهرانی
38751464
4
AUTHOR
زهرا
ذاکری
84852431
5
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
معرفی خصوصیات بیوشیمیایی و تولیدی کرم ابریشمهای بومی ایران
تودههای کرم ابریشم بومی ایران اگرچه در تولید تجاری جایگاهی ندارند ولی به عنوان ذخائر ژنتیکی ایران بسیار حائز اهمیت هستند. در این تحقیق سطوح فعالیت آنزیمهای آلکالین فسفاتاز، آلانینآمینو ترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز و همچنین مقدار گلوکز، کلسترول و پروتئین تام همولنف پنج توده گیلانی، خراسانی، بغدادی، صورتی و لیمویی اندازه گیری شد. نتایج موید آنست که اختلافات معنی داری در خصوص مقدار ترکیبات حاضر در بین 5 توده بومی وجود دارد. همچنین توده صورتی به ترتیب با میانگین وزن پیله و قشر
830/1 و 361/0 گرم بالاترین مقدار تولید و گروه خراسانی به ترتیب با متوسط وزن پیله و قشر 467/1 و 260/0 گرم کمترین مقدار تولید را به خود اختصاص دادند. تجزیه خوشهای گروهها تحت مدل UPGMA بر اساس خصوصیات بیوشیمیایی، توده های صورتی و گیلانی را در یک گروه جای داد و سه گروه بغدادی، لیمویی و خراسانی هم نه تنها بر اساس خصوصیات بیوشیمیایی بلکه با تلفیق کلیه دادهها بیشترین شباهت درون گروهی را داشتند.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17700_0b579bb6f8ea844af975b3b236fbd20a.pdf
2005-08-23
تجزیه خوشهای
کرم ابریشم
نشانگرهای بیوشیمیایی
کیوان
اعتباری
43343535
1
AUTHOR
سیدحسین حسینی
مقدم
58732918
2
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
روابط ژنتیکی برخی از ارقام انار (Punica granatum L.) ایران با استفاده از نشانگر AFLP
روابط ژنتیکی 11 ژنوتیپ کاملاً نزدیک انار ایران با استفاده از نشانگر AFLP مورد ارزیابی قرار گرفت.10 ترکیب آغازگری روی ارقام انتخاب شده و همچنین ترکیب آغازگری E+AGA بعلاوه M+CGA برای تشخیص روابط ژنوتیپ های انار در دو منطقه اصفهان و یزد با اسامی مشابه مورد استفاده قرار گرفت. بیشترین شباهت بین ارقام دبه ای بم و دختر حمومی (1/79 درصد) و کمترین شباهت بین ارقام پوست سیاه و آمنه خاتونی (3/20 درصد)وجود داشت. پس از برش خوشه بندی داده های حاصل از AFLP در فاصله 64/0، هفت رقم در دو گروه جای گرفتند و چهار رقم باقیمانده هر کدام یک گروه را تشکیل دادند. علی رغم سطح چند شکلی پایین در ارقام مورد ارزیابی، تفاوت هایی در الگوی نواربندی در بین ژنوتیپ های با اسامی مشابه و همچنین در بین دو منطقه جغرافیایی مشاهده گردید.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17701_69a9b8edaae0a9c31b2f97f2ad8e7477.pdf
2005-08-23
انار
روابط ژنتیکی
تورج
رحیمی
24521318
1
AUTHOR
بدرالدین ابراهیم سید
طباطبایی
98271169
2
AUTHOR
بهرام شریف
نبی
73312785
3
AUTHOR
سیروس
قبادی
72154417
4
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی پایداری قارچ Erysiphe betae(Vanha) Weltzien عامل بیماری
سفیدک پودری چغندرقند در منطقه کرج و قزوین
در این تحقیق برگهای واجد فرم جنسی (کلیستوتسیوم) وفرم غیر جنسی (کنیدیوم و میسلیوم) قارچ Erysiphe betae در زمان برداشت محصول جمع آوری و این برگها در شرایط طبیعی محیط نگهداری شدند. آزمایشهای مختلفی در جهت بررسی نقش کلیستوتسیوم ها و همچنین کنیدیوم ها در پایداری قارچ انجام شد. نتایج آزمایشها نشان داد که آسکوسپورها در شرایط داخل تشتک آزاد نشدند اما آزاد شدن آنها در شرایط طبیعی محیط بعد از چهار ماه از زمان برداشت اتفاق افتاد. در مورد قابلیت جوانه زنی آسکوسپورها در شرایط درون شیشه آسکوسپورها در هیچ مورد جوانه نزدند اما روی برگها جوانه زنی بصورت نادر اتفاق افتاد، ولی این آسکوسپورها پس از 7 روز بتدریج از بین رفته و قابلیت بیماریزایی نداشتند. در مورد دوام بیماریزایی کنیدیومها روی گیاه، بعد از گذشت سه ماه همچنان قابلیت بیماریزایی داشتند اما بعد از چهار ماه بیماریزایی آنها تکرار نشد همچنین فاصله زمانی مایه زنی تا ظهور علایم با افزایش سن کنیدیومها بیشتر شد. در مورد تعیین درصد جوانه زنی کنیدیومها، بررسیها نشان داد که کنیدیومهای تازه پس از پاشیده شدن روی سطح لام بیش از 80 درصد قابلیت جوانه زنی داشتند اما این مقدار بعد از دو هفته بشدت کاهش یافت و بعد از یکماه به صفر رسید اما در مورد درصد جوانه زنی روی برگها در زمانی که کنیدیومها تازه بودنداز 46 درصد فراتر نرفت اما بعد از گذشت دو و چهار هفته از سن کنیدیومها این کنیدیومها بخوبی قابلیت جوانه زنی داشتند. درآزمایش پیدایش اولین علایم بیماری، اولین کنیدیومها در تاریخ سیزدهم خرداد شکار شدند ونخستین علایم بیماری در سوم تیرماه پدید آمد و پس از آن تعداد کنیدیومهای شکار شده توسط دستگاه اسپورگیر افزایش یافت. همچنین هیچگاه آسکوسپور توسط دستگاه اسپورگیر شکار نشد. نتایج این مطالعات نشان داد که اولاً آسکوسپورها نقشی در بقا قارچ ندارند، همچنین در مورد کنیدیومها اگرچه تا سه ماه قابلیت بیماریزایی خود را حفظ کردند اما با توجه به اینکه فاصله زمانی برداشت محصول تا ظهور علایم در سال بعد در مناطق معتدل بیش از 8 ماه است بنا بر این بنظر نمی رسد این کنیدیومها بتوانند پایداری قارچ را حفظ کنند.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17702_74e4443bf546f05e171a1ebabebf2f60.pdf
2005-08-23
پایداری
چغندر قند
سفیدک پودری
کلیستوتسیوم
کنیدیوم
مهیار شیخ
الاسلامی
17595631
1
AUTHOR
سید محمود
اخوت
52796771
2
AUTHOR
قربانعلی
حجارود
96229553
3
AUTHOR
عباس شریفی
تهرانی
38751464
4
AUTHOR
محمد جوان
نیکخواه
44691294
5
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تخمین پارامترهای معادلات نفوذ توسط خصوصیات فیزیکی خاک
حرکت آب به داخل خاک تحت تأثیر رطوبت اولیه، درجه اشباع و خصوصیات مختلف فیزیکی خاک از جمله بافت خاک، رطوبت اشباع، جرم مخصوص ظاهری خاک قرار میگیرد. در این مطالعه از دادههای حاصل از مطالعات ماهشواری (1996) که در خاکهای بدون درز و ترک مناطق مختلف استرالیا به دست آمده است استفاده گردید. میانگین قطر هندسی انحراف معیار هندسی، ضریب پراکندگی برای هر خاک محاسبه گردید و سعی شد پارامترهای سه معادله نفوذ معتبر: کوستیاکوف، فیلیپ و هورتون توسط این آمارهها و ترکیب آنها با خصوصیات فیزیکی توسط رگرسیون چندگانه خطی تخمین زده شود. نتایج نشان داد که این پارامترها میتوانند توسط ترکیبی از آمارههای محاسبه شده و خصوصیات فیزیکی، که به آسانی قابل اندازهگیری هستند، تخمین زده شوند. توابع انتقالی برای تمام پارامترهای معادلات کوستیاکوف و فیلیپ به دست آمد ولی رابطه معنیداری بین ضریب نمایی در معادله هورتون و خصوصیات خاک مشاهده نشد. در نهایت نفوذ تجمعی محاسبه شده و تخمین زده شده بر اساس معادلات کوستیاکوف و فیلیپ مورد بحث و مقایسه قرار گرفت. همچنین نتایج نشان داد که معادله کوستیاکوف تخمین زده شده با دادههای واقعی رابطه نزدیکتری از معادله فیلیپ تخمین زده شده دارد.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17703_bb00aec79ea5db3e999edd141e23b89d.pdf
2005-08-23
توابع انتقالی
خصوصیات فیزیکی خاک
نفوذ آب به خاک
محمدحسین
محمدی
74567137
1
AUTHOR
حسینقلی
رفاهی
41817623
2
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
میکرومورفولوژی انباشتگی کربنات کلسیم ثانوی در قسمتی از زمینهای
پیرامون دریاچه ارومیه
در مناطق خشک و نیمه خشک تجمع ترکیبات کربنات کلسیم یکی از معیارهای مهم در ارزیابی درجة تحول خاک، قدمت خاک و نهایتا ردهبندی و کاربری اراضی است. هرچند که تشخیص اینگونه عوارض در مواد اولیه غیرآهکی معمولا با سهولت انجام میگیرد، ولی با توجه به فراوانی ترکیبات کربناته در غالب مناطق خشک، لاجرم تشخیص کربناتهای اولیه و ثانویه در صحرا غالبا با سهولت میسر نبوده و استفاده از تکنیکهای دقیقتر آزمایشگاهی جهت اطمینان از منشأ آنها ضروری است و در موارد بسیاری نکاتی را نیز در رابطه با مکانیسم تشکیل آنها آشکار میسازد. مطالعة اخیر از اولین مطالعاتی است که در رابطه با ویژگیهای میکرومورفولوژیکی کربناتها و مکانیسم احتمالی تشکیل آنها در اراضی خشک و نیمه خشک غرب دریاچة ارومیه بر روی مواد مادری آهکی و غیرآهکی صورت پذیرفته است. در این مطالعه ویژگیهای اینگونه عوارض از طریق مطالعه مقاطع نازک با میکروسکوپ پولاریزان مورد مطالعه قرار گرفته است و تجمعات کربنات کلسیم ثانویه بر اساس خصوصیات میکرومورفیک به شرح زیر تقسیم گردیدند: الف) تجمعات کلسایت سوزنی شکل که در داخل منافذ درشت و سطوح ذرات اسکلتی و خاکدانهها تشکیل شدهاند. این فرم کلسایت به فرم MA تجمع یافته است. سوزنهای فرم MA طویل و صاف بوده و از تعدادی فیبرهای کلسایتی تشکیل شدهاند. ب) پوششهای کربنات کلسیم مایکرایتی (کالکانها) که با ضخامت متفاوت بر روی سطوح ذرات اسکلتی و خاکدانهها تشکیل شدهاند و خود به سه گروه تقسیم شدند: یک دسته بهصورت پوستة نازک و تکلایهای تمام سطوح ذرات را احاطه میکنند و بهنام حواشی کربناته معروف میباشند. دستة دوم پوششهایی هستند که به صورت دو یا چند لایهای تمام سطوح ذرات اسکلتی بویژه قطعات سنگ آهک را احاطه میکنند و دستة سوم پوششهایی هستند که در زیر ذرات درشت، یعنی جاییکه جریان رو به پایین آب حاوی کربنات کلسیم در اثر تماس با ماتریکس خاک محدود میشود، تشکیل مییابند. ج) فرم سوم انباشتگی کربنات کلسیم، نودولها میباشند که از کلسایت مایکرایتی و مایکرواسپارایتی و در مواردی از کلسایت اسپارایتی تشکیل شدهاند. انواع نودولهای شناسایی شده عبارتند از: نودول تیپیک، نودول نوکلئیک و نودول ژئودیک. د) فرم چهارم تجمعات کربنات کلسیم پندانتهای آهکی هستند که بهصورت تودههای شبه استالاکتیتی در زیر پوششهای کربناتی و یا مستقیماً در زیر قطعات درشت تشکیل میشوند. و هـ) نهایتاً فرم پنجم هایپوکوتینکهای کربناتی میباشند که بهصورت عوارض ناشی از تلقیحشدگی ماتریکس خاک حاشیه منافذ توسط کربنات، قابل تشخیص هستند و از کریستالهای کلسایت مایکرایتی تشکیل شدهاند.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17704_53212d773c3f5ad2e55625d71ebb1958.pdf
2005-08-23
ارومیه
اسپارایت
کربنات کلسیم ثانویه
مایکرایت و میکرومورفولوژی
شهلا
محمودی
25433726
1
AUTHOR
شهرام
منافی
21636113
2
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تاکسونومی زنبورهای قبیله Scoliini (Hym.: Scoliidae) در استان تهران
زنبورهای خانواده Scoliidae به عنوان پارازیتوئیدهای لاروهای سختبالپوشان بخصوص سوسکهای خانواده Scarabaeidae و بعضی از گونههای خانواده Curculionidae میباشند. به منظور بررسی ردهبندی خانواده Scoliidae اقدام به جمعآوری این حشرات طی سالهای 1378-1380 گردید و علاوه بر این نمونههای کلکسیون بخش حشرهشناسی کشاورزی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران و بخش تحقیقات ردهبندی حشرات مؤسسه بررسی آفات و بیماریهای گیاهی که قبلاً جمعآوری شده بودند نیز مورد بررسی قرار گرفت. با بررسیهای میکروسکپی و ماکروسکپی از بال، قفس سینه، شکم و آلت زاد آوری نمونههای نر و با استفاده از کلیدهای معتبردنیا و تأیید نام علمی گونهها و زیر گونهها توسط متخصصین مجموعاً 7 گونه و زیرگونه از جنس Scolia F. 1775 به شرح زیر برای اولین بار از ایران گزارش شده است:
Scolia (Scolia) fallax Eversmann, 1849
Scolia (Scolia) galbula (Pallas, 1771)
Scolia (Scolia) sexmaculata orientalis (Steinberg, 1962)
Scolia (Scolia) luciformis Scopoli, 1786
Scolia (Scolia) flaviceps flaviceps, Eversmann, 1846
Scolia (Scolia) flaviceps mangichlakensis (Radoskovsk, 1879)
Scolia (Scolia) tukestanica Betrem, 1935
https://jijas.ut.ac.ir/article_17705_3980adcb83d0b5fdaedec247b08cdcd9.pdf
2005-08-23
آلت زادآوری
جنس Scolia
زنبورهای پارازیتوئید
مرفولوژی
پروانه آزمایش
فرد
36237316
1
AUTHOR
معصومه چهارطاقی
آبینه
39425969
2
AUTHOR
ابراهیم
ابراهیمی
13348529
3
AUTHOR
احمد
عاشوری
57642421
4
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بهبود شاخص های کیفی کیوی خشک شده و فرمولاسیون آن با استفاده از پیش فرایند اسمز
خشک کردن اسمزی می تواند به عنوان یک فرایند مستقل و یا در ترکیب با سایر فرایند ها مانند انجماد، سرخ کردن و غیره بکار گرفته شود. در این تحقیق خشک کردن اسمزی به عنوان یک پیش فرایند برای تولید برگه های کیوی (واریته هایوارد و یا آبوت) بکار گرفته شد. برای این منظور، اثرات عوامل موثر بر فرایند مانند غلظت محلول اسمزی (ساکارز 30، 40 و 50%)، حضور ماده بافری و دما (20، 40 و 60 درجه سانتیگراد) مورد مطالعه قرار گرفت. سپس نمونه های اسمز شده و شاهد (اسمز نشده) هر دو به مدت بیش از 2 ساعت تحت فرایند خشک کردن تکمیلی ( تحت اتمسفر وخلا) در دمای 50-45 درجه سانتیگراد قرار گرفتند. سپس آزمایش های کمی و کیفی روی برگه های تولیدی انجام پذیرفت. نتایج آزمایش ها نشان دادند که بکار گیری پیش فرایند اسمزی میتواند ویژگی های ظاهری و ارگانولپتیکی محصول را بهبود بخشد. بهترین نتایج با بکار گیری محلول حاوی 40% ساکارز و 6% محلول بافری در دمای 40 درجه سانتیگراد به مدت 2 ساعت بدست آمد. همچنین در این پژوهش اثر واریته کیوی بر میزان کارآیی فرایند مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل می توان نتیجه گیری کرد که واریته آبوت نسبت به واریته هایوارد دارای ویژگی های بهتری جهت خشک کردن می باشد.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17706_13e637152a1e98bbfeed380284f5dced.pdf
2005-08-23
بافت
بهبود کیفیت
خشک کردن اسمزی
خصوصیات عطر وطعم
کیوی
زهرا امام
جمعه
27737977
1
AUTHOR
بهزاد علا
الدینی
44661373
2
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی آستانه خسارت اقتصادی علفهای هرز در گندم در منطقه مشهد
به منظور بررسی رقابت چندگونهای علفهای هرز با گندم پاییزه و ارزیابی آستانه خسارت گیاه یا گیاهان هرزی که نقش مؤثری در کاهش عملکرد گیاه زراعی دارند، آزمایشی در سال زراعی 81-80 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام گردید. در ابتدای مرحله ساقهدهی، با استفاده از یک کوادرات به ابعاد cm50* cm50 در قطعه زمینی به عرض m15 و طول m50 از یک مزرعه گندم بصورت تصادفی، 30 نقطه بعنوان نمونه غیر تخریبی و 10 نقطه بعنوان نمونه تخریبی تعیین و علامتگذاری شد. علفهای هرز موجود در مزرعه گندم عبارت بودند از: یولافوحشی، سلمهتره، تاجریزی سیاه، گندمک، شاهتره، هفتبند، شیرتیغک و پیچک. مدل رگرسیونی LnW (لگاریتم طبیعی وزن تک بوته) به تراکم برازش بهتری نشان داد. با استفاده از روش سوینتون و به کمک فرمول بسط داده شده سه پارامتره کازنس (تابع هذلولی راست گوشه)، آستانه خسارت اقتصادی برای گیاهان هرز مؤثر تعیین گردید. مدل رگرسیونی LnW نشان داد که گیاهان هرز یولافوحشی، پیچک و سلمهتره تاثیر منفی معنیداری بر روی وزن تک بوته گندم اعمال کردهاند. با استفاده از روش سوینتون و مدل بسط داده شده هذلولی راستگوشه و فرمول ادونوان، آستانه خسارت اقتصادی، به میزان 23/5 بر حسب TCL (بار رقابتی کل) تعیین گردید، که این میزان معادل 23/5 بوته یولافوحشی یا 20/12 بوته پیچک یا 65/19 بوته سلمهتره در متر مربع بود.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17707_09717e8d831679cc31ae26bf04388d1f.pdf
2005-08-23
آستانه خسارت
توابع رگرسیونی
علفهای هرز
گندم
جاوید
قرخلو
97494386
1
AUTHOR
داریوش
مظاهری
48996464
2
AUTHOR
علی
قنبری
95886291
3
AUTHOR
محمدرضا
قنادها
12482578
4
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
افزایش بیان ژنهای سوکسینات دهیدروژناز و پروفوبیلینوژن دی آمیناز
در پاسخ به تنش شوری درگندم ماهوتی
به منظور شناسایی مکانیسم های درگیر در تحمل به شوری ، ژنهای پاسخ دهنده به تنش شوری از گندم ماهوتی که از متحمل ترین ارقام بومی کشور به تنش شوری می باشد توسط روش نمایش افتراقی جداسازی گردید. دو ژن که تعداد نسخه های آنها در اثر شوری افزایش می یابد wsr1 و wsr2 نامیده شدند. wsr1 شباهت بسیار زیادی به آنزیمی بنام سوکسینات دهیدروژناز داشت. افزایش رونوشت این ژن در اثر شوری احتمالا" مربوط به واکنشی است که گندم ماهوتی برای رفع مسمومیت ناشی از یون سدیم در چرخه تنفسی سلول بکار می برد. ترجمه توالی wsr2 شبیه به آنزیم پروفوبیلینوژن دی آمیناز می باشد که آنزیم کلیدی در ساخت تتراپیرولهاست که پیش ماده ساخت کلروفیل ها هستند. به نظر می رسد که در تنش شوری بلند مدت، گیاه متحمل برای جایگزین کردن کلروفیل های از دست رفته اقدام به افزایش این آنزیم و سنتز بیشتر تتراپیرولها می نماید.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17708_563ccaffaab51b2e83810008901bdbd1.pdf
2005-08-23
تنش شوری
فتوسنتز
کلروفیل
وزن خشک اندام هوایی
یونجه
فرهاد
قوامی
82495467
1
AUTHOR
محمد علی
ملبوبی
23991363
2
AUTHOR
محمد رضا
قنادها
51259952
3
AUTHOR
تهمینه
لهراسبی
56236895
4
AUTHOR
بهمن یزدی
صمدی
19455976
5
AUTHOR
جواد
مظفری
22687139
6
AUTHOR
آنیا
پلنت
25418797
7
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقاومت آنتیبیوزی شش رقم لوبیا به مگس مینوز
Liriomyza sativae (Dip.: Agromyzidae) در اتاقک رشد
یکی از مهمترین آفات برگی لوبیا مگس مینوز Liriomyza sativae Blanchard میباشد. لاروها با ایجاد تونلهای خطی مارپیچ خسارت اصلی را ایجاد مینماید که در تراکم بالا می تواند منجر به ضعف شدید یا نابودی گیاه شود. از آنجاییکه ارقام مقاوم به عنوان یکی از تکنیکهای کارآمد در مدیریت تلفیقی این آفت محسوب میشوند، مقاومت آنتیبیوزی 6 رقم لوبیا به مگس مینوز L. sativae با اندازهگیری برخی از شاخصهای زیستی حشره شامل تعداد سوراخ تغذیهای-تخمگذاری، تعداد تونلهای لاروی، طول دوره جنینی، طول دورهی لاروی، تعداد شفیره، طول دورهی شفیرگی، درصد مرگ و میر لاروی و شفیرگی، وزن شفیره و نسبت جنسی بالغین مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشها در اتاقک رشد و تحت شرایط کنترل شده با دمای 1±25 درجهی سانتیگراد، رطوبت نسبی 5±55 درصد و دورهی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی انجام شد. نتایج به دست آمده اختلاف معنیداری را در صفات اندازهگیری شده در مرحلهی لاروی شامل درصد مرگ و میر و طول دورهی لاروی نشان دادند اما تفاوت معنیداری از نظر سایر صفات بین ارقام مشاهده نشد. در این مطالعه ارقام پرستو و تلاش به عنوان مقاومترین ارقام مورد آزمایش شناخته شدند و درصد مرگ و میر لاروی در این ارقام بهترتیب 22/10±67/36 و 29/5±67/30 مشاهده گردید. میتوان از این ارقام در برنامههای مدیریتی آفات لوبیا بهره گرفت.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17709_37e6db0ad58c6dd2452ef6505d92bd86.pdf
2005-08-23
شاخصهای زیستی
لوبیا
مقاومت آنتیبیوزی
بابک
ظهیری
75325364
1
AUTHOR
سعید
محرمیپور
43956225
2
AUTHOR
علی اصغر
طالبی
95273525
3
AUTHOR
یعقوب
فتحیپور
37372829
4
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی خصوصیات فنوتیپی و ژنتیکی صفات رشد در برههای لری بختیاری
خصوصیات فنوتیپی و ژنتیکی صفات رشد در برههای نژاد لری بختیاری با استفاده از رکوردهای تعداد 4889 راس بره جمعآوری شده طی سالهای 1368 تا 1381 درایستگاه شولی واقع در شهرکرد، تحت مدل حیوانی به روش حداکثر درستنمائی محدود شده و به صورت تجزیه چند صفتی بررسی شد. صفات مورد مطالعه شامل وزنهای تولد، 1، 3، 6، 9 و 12 ماهگی و افزایش وزنهای روزانه از تولد تا 1 ماهگی، 1 تا 3 ماهگی، تولد تا 3 ماهگی، 3 تا 6 ماهگی، 6 تا 9 ماهگی، 9 تا 12 ماهگی و نسبت کلیبر (75/0وزن شیرگیری/افزایش وزن روزانه تا شیرگیری) بودند. میانگین کل (انحراف معیار) صفات وزن بدن به ترتیب (8/0) 9/4، (5/2) 1/12، (5/5) 5/27،
(0/8) 2/40، (5/8) 0/52 و (3/10) 8/56 کیلوگرم و برای صفات افزایش وزن روزانه به ترتیب (7/62) 9/233،
(3/66) 7/257، (3/56) 5/250، (8/56) 9/137، (1/43) 1/129 و (6/43) 2/63 گرم و برای نسبت کلیبر برابر
(1/2) 8/20 برآورد شد. بیشترین ضریب وراثت پذیری مستقیم برای وزن تولد (04/0 ? 30/0) و کمترین آن برای وزن 1 ماهگی (03/0 ? 13/0) برآورد گردید، بعد از آن تا سن 12 ماهگی به طور یکنواخت افزایش یافت. بیشترین ضریب وراثت پذیری مادری نیز برای وزن تولد (03/0 ? 16/0) بود و بعد از آن با افزایش سن برهها کاهش یافت. همبستگی ژنتیکی بین صفات مختلف وزن بدن از 09/0 ? 62/0 تا 02/0? 98/0 و همبستگی فنوتیپی بین آنها از کم تا نسباً زیاد متغیر بود. بیشترین مقدار ضریب وراثتپذیری مستقیم برای افزایش وزن روزانه از تولد تا 1 ماهگی (04/0? 38/0)و کمترین آن برای افزایش وزن روزانه از 3 تا 6 ماهگی(03/0? 09/0) بود. همبستگی های ژنتیکی بین افزایش وزنهای روزانه در دورههای مختلف قبل از شیرگیری مثبت و زیاد بود، بین افزایش وزن روزانه در دورههای قبل از 3 ماهگی با افزایش وزن روزانه از 3 تا 6 ماهگی کم و سایر همبستگیها در حد متوسط و مثبت بودند. وراثت پذیری مستقیم و مادری نسبت کلیبر به ترتیب 02/0 ? 08/0 و 02/0 ? 13/0 و همبستگی ژنتیکی آن با وزن تولد، افزایش وزن روزانه تا شیرگیری و وزن شیرگیری به ترتیب 14/0 ? 31/0، 06/0 ? 80/0 و 08/0 ? 73/0 بود.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17710_e79cd7707e571c63e4f42f112bc24cc8.pdf
2005-08-23
پارامترهای ژنتیکی
صفات رشد
گوسفند لری بختیاری
مدل حیوانی چند \صفتی
نسبت کلیبر
محمود وطن
خواه
25746841
1
AUTHOR
محمد مرادی
شهربابک
59971356
2
AUTHOR
اردشیر نجاتی
جوارمی
83134317
3
AUTHOR
رسول واعظ
ترشیزی
38778281
4
AUTHOR
سیدرضا میرائی
آشتیانی
47213719
5
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تغییرات جمعیت تریپس پیاز (Thrips tabaci Lind.) و تأثیر آن روی
غدهدهی و عملکرد ارقام انتخابی پیاز در اصفهان
از جمله آفات مهم پیاز که سبب کاهش کمیت و کیفیت محصول می گردد تریپس پیاز می باشد. به منظور بررسی ومقایسه نوسان جمعیت تریپس پیاز و تاثیر آن روی برخی صفات زراعی از جمله غده دهی و عملکرد آن، 9 رقم پیاز که از لحاظ خصوصیات زراعی و انبارداری برتری خود را در سالهای 1377 تا 1379 در منطقه اصفهان نشان داده بودند، انتخاب شدند و بذور آنها در دو آزمایش جداگانه (سمپاشی شده و سمپاشی نشده) در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه کشت گردیدند. نمونه برداری برای شمارش تعداد تریپس و اندازهگیری وزن تر، وزن خشک و نسبت غدهدهی بوتهها به صورت هفتگی انجام گردید. پس از برداشت، میزان عملکرد و تأثیر سمپاشی روی آن در ارقام مورد آزمایش بررسی شد. دادههای هر آزمایش به صورت طرح کرتهای خرد شده در زمان مورد تجزیه جداگانه قرار گرفت و سپس نتایج دو آزمایش در هم ادغام شدند. سمپاشی بطور معنیداری باعث کاهش جمعیت آفت، افزایش وزن تر و خشک بوته و کاهش نسبت غدهدهی گردید لیکن روی علکرد تأثیری نداشت. بین ارقام مختلف از نظر تراکم جمعیت تریپس اختلاف معنیداری وجود داشت. رقم قرمز آذرشهر دارای بیشترین تراکم آفت و ارقام سفید قم، سفید کاشان، محلی کوار، سفید ابرکوه و یلوسوئیت اسپانیش دارای تراکم آفت کمی در مقایسه با سایر ارقام مورد آزمایش بودند. همچنین ارقام مختلف از نظر وزن تر، وزن خشک، نسبت غدهدهی و عملکرد دارای اختلاف معنیداری بودند. رقم محلی کوار دارای کمترین وزن تر و خشک و عملکرد بود. رقم سفید ابرکوه دارای بیشترین وزن تر و عملکرد در بوته بود. اثر متقابل سمپاشی و رقم روی صفات مختلف معنیدار بود. بدین مفهوم که تأثیر سمپاشی روی این صفات تابع رقم میباشد. مقایسه صفات در زمانهای مختلف نمونهبرداری نشان داد که تفاوت بین تعداد تریپس در هر بوته، وزن تر و خشک بوته و نسبت غدهدهی بوته در زمانهای نمونهبرداری معنیدار بود. بهطوریکه در 14 مرداد و 11 شهریور (به ترتیب 130 و158 روز پس از کاشت) بیشترین تراکم آفت مشاهده شد. وزن تر، وزن خشک و نسبت غدهدهی بوتهها نیز به مرور زمان افزایش نشان دادند. اثر متقابل سمپاشی و زمان نمونهبرداری روی اکثر صفات اندازهگیری شده معنیدار بود. یعنی تاثیر سمپاشی در زمانهای نمونهبرداری متفاوت بود.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17711_d7fe5e3c9f3169f8f12e6eeeff21f14e.pdf
2005-08-23
پیاز
تریپس پیاز
عملکرد در بوته
نسبت غدههی
وزن تر
وزن خشک
مریم
کلافچی
62742369
1
AUTHOR
مصطفی
مبلی
21971935
2
AUTHOR
رحیم
عبادی
97475792
3
AUTHOR
عبدالمجید
رضائی
18774915
4
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
رفتار پذیرش آبیاری بارانی در میان کشاورزان استان اردبیل
علی رغم محدودیت آب برای کشاورزی در ایران، آبیاری اغلب با روشهای سطحی صورت می گیردکه در این روشها راندمان آب نسبتا" پایین است و حداکثر به 60% می رسد. آبیاری بارانی روش مناسبی برای افزایش راندمان آب آبیاری است. هدف از این مطالعه، بررسی رفتار پذیرش آبیاری بارانی در میان کشاورزان آموزش دیده برای پذیرش آبیاری بارانی در استان اردبیل بوده است. بدین منظور، کشاورزان مورد مطالعه به سه گروه تقسیم شدند و رابطة برخی متغیرها با رفتارپذیرش آبیاری بارانی مورد بررسی قرار گرفت.این تحقیق به روش پیمایشی انجام شد.جامعه مورد بررسی کشاورزان21 روستای 9 شهرستان تحت یکی از شرایط زیر بوده اند: تقاضای سیستم از سازمان کشاورزی کرده بودند اما پس از طی مراحل قانونی از خرید سیستم ونصب آن در مزرعه خودداری نمودند(نپذیرندگان)، سیستم را خریداری و در مزرعه خود نصب کرده اما پس از مدتی آن را از مزرعه خارج کرده اند(رد کنندگان بعد از پذیرش)، سیستم را در مزرعه خود نصب کرده و در زمان انجام تحقیق در حال استفاده از آن بوده اند(پذیرندگان). نمونة مورد مطالعة آن 160 نفر از کشاورزان بودندکه با استفاده از پرسشنامه مورد مصاحبه قرار گرفته اند.درتحلیل داده ها از آماره های F ،?2 وK.W. استفاده شده. نتایج نشان می دهد که گروههای مورد مطالعه دسترسی یکسانی به مراکز خدمات و تحقیقات کشاورزی داشته اند.تاثیرسواد،سابقه،میزان اراضی، تعداد قطعات اراضی و پراکندگی آنها،آگاهی نسبت به روشهای آبیاری بررفتارپذیرش معنی داربوده است. درعین حال،اکثر پاسخگویان از نگرش مطلوبی نسبت به مصرف بهینة آب در کشاورزی برخوردار بوده واز این نظر تفاوت میان گروهها معنی دار نبود.پذیرندگان دسترسی بیشتری به نشریات و کتب مربوط به آبیاری داشته اند.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17712_8f40e49916ba2f78fcd747d66b94cc38.pdf
2005-08-23
آبیاری بارانی
پذیرندگان
رفتار پذیرش
اصغر
باقری
11543314
1
AUTHOR
ایرج
ملکمحمدی
43726959
2
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثرتنش خشکی و زمانبندی مصرف کود نیتروژنه بر انتقال مجدد نیتروژن،
کیفیت نانوایی و الگوی نواری پروتئینهای ذخیرهای دانه گندم
به منظور بررسی اثر تنش خشکی و زمان بندی مصرف کود نیتروژنه بــر برخی خصوصیات کیفی و نیز بررسی الگوی نواری پروتئینهای ذخیرهای دانه گندم نان (رقم مهدوی)، آزمایشی به صورت کرتهایخرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 80-1379 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران واقع در شهرستان کرج انجام شد. رژیم رطوبتی خاک به عنوان فاکتور اصلی در دو سطح شاهد (C) و تنش خشکی(S) و زمانبندی مصرف کود نیتروژنه به عنوان فــاکـتـور فـرعی در سه سطح (1) شاهد (N0) ، (2) مصرف 120 کیلوگرم در هکتار نیتروژن بـه صورت 20% زمان کاشت و 80% زمان گرده افشانی (N1) و (3) 40% زمان کاشت و 60% زمان گرده افشانی (N2) در نظر گرفته شدند. انتقال مجدد نیتروژن ساقه در شرایط تنش خشکی افزایش معنی داری نشان نداد. بیشترین میزان انتقال در تیمار کودیN1 مشاهده گردید. رژیم رطوبتی خاک و تیمار کودی بخوبی درصد پروتئین دانه و کیفیت نانوایی را تحت تاثیر قرار دادند. در بین تیمارهای کودی بیشترین درصد پروتئین و بالاترین کیفیت نانوایی مربوط به تیمار N2 بود. با کاربرد نیتروژن بیشتر در مرحله گرده افشانی، پروتئین دانه و کیفیت نانوایی در شرایط عدم تنش خشکی روند افزایشی داشتند، اما در شرایط تنش هیچگونه افزایشی مشاهده نگردید. بیشترین درصد پروتئین دانه و کیفیت نانوایی در تیمار SN2 مشاهده گردید اما پایین ترین کیفیت نانوایی مربوط به تیمار CN0 بود. همبستگی بین رسوب زلنی و درصد پروتئین دانه در شرایط شاهد و تنش خشکی، مثبت و معنی دار بود. در مرحله برداشت تعداد باندهای تشکیل شده در تیمارهای SN0 و CN0 با سایر تیمارها متفاوت بود و در این دو تیمار یک باند پلی پپتیدی بیشتر از دیگر تیمارها مشاهده گردید.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17713_5c80745b1b7d987cc5b77383c330be3a.pdf
2005-08-23
انتقال مجدد نیتروژن
پروتئین های ذخیرهای دانه
تنش خشکی
کیفیت نانوایی
گندم
حمیدرضا
عیسوند
27138593
1
AUTHOR
علی
احمدی
71168131
2
AUTHOR
علی اکبر شاهنجات
بوشهری
41725686
3
AUTHOR
کاظم
پوستینی
68338725
4
AUTHOR
محمدرضا
جهانسوز
27877985
5
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مطا لعه گل آغازی و نیاز سرمایی گیلاس (prunus .avium. L) ارقام
سیاه دانشکده و فراسیدا
گل آغازی، ورود به مرحله رکود فیزیولوژیکی و خروج از آن از مهمترین مراحل نموی جوانه های گل به شمار می رود که مشخص نمودن زمان دقیق آن می تواند در مدیریت باغ تاثیر بسزایی داشته باشد. بدین منظور مطالعه ای روی دو رقم گیلاس به نامهای سیاه دانشکده و فراسیدا در سال 1379 در باغ تحقیقاتی موسسه اصلاح وتهیه نها ل و بذر کرج انجام گردید . جوانه های گل در فاصله زمانی خرداد تا اسفند ماه در 8 نوبت جمع آوری وتغییرات پروتئین محلول وآنزیمهای پراکسیداز وپلی فنل اکسیداز در جوانه های گل تعیین گردید.نتایج نشان داد تغییرات پروتئین کل در فاصله ماه های تیر تا اسفندماه دارای اشکال متفاوتی بوده و ارتباط مشخصی با مراحل نموی جوانه های گل دارد بگونه ای که پس از رسیدن به یک ماکزیمم در فاصله اواخر خرداد تا تیر ماه شروع به کاهش نموده و در اواخر شهریور تا مهر ماه به حداقل خود در طول دوره رشد و نمو می رسد و پس از آن مجددا با شروع فصل سرما و قرار گرفتن جوانه های گل درمعرض دما های موثر در شکسته شدن خواب افزایش معنی داری درپروتئین جوانه ها مشاهده گردید. فعالیت آنزیم های مورد مطالعه نیز در فاصله ماههای خرداد تا اسفند بتدریج افزایش یافت بطوریکه با افزایش تجمع واحدهای سرمایی به حداکثر میزان خود در طول دوره رشد رسید. بطور کلی تغییرات پروتئین و فراوانی باندهای ایزوزیمی در سطوح مختلف زمان براساس مدل یابی از نوع درجه چهارم با ضریب تعیین بالای بوده بطوریکه براساس مدلهای حاصل می توان از این شاخصها بعنوان نشانگرهای گل آغازی و ورود به مرحله رکود و پایان آن استفاده نمود.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17714_0da5b6ac8c39db0263fc1c88253116b6.pdf
2005-08-23
گیلاس
مارکرهای مولکولی
نیاز سرما ئی
ناصربوذری
66656678
1
AUTHOR
کاظم
ارزانی
55558322
2
AUTHOR
حسن ابراهیم
زاده
25433338
3
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بهبود کیفیت بستنی کمچرب به کمک هیدرولیز نسبی پروتئینهای
مخلوط بستنی با کیموزین(II)
بستنی کمچرب، بستنیای است که کمتر از 5 درصد(وزنی) چربی داشته باشد. تاکنون مطالعات زیادی در جهت تولید بستنی کمچرب و بدون چربی صورت گرفته است. هیدرولیز نسبی کازئینهای مخلوط بستنی به وسیله آنزیم اساسی پنیر سازی(کیموزین) موجب بهبود پیکره و بافت بستنی میشود. در این مطالعه، استفاده از هیدرولیز آنزیمی پروتئینهای شیر برای بهبود کیفیت بستنی کمچرب مورد بررسی قرار گرفت. مخلوط بستنی کمچرب(2% چربی) تحت اثر پروتئولیز محدود توسط کیموزین قرار داده شد بدین ترتیب که چهار تیمار آزمایشی با دو سطح آنزیمی(IMCU/kg 75/0 و 95/0) در دو سطح زمانی مختلف(30 و 15دقیقه) به همراه دو شاهد کمچرب(2% چربی) و پرچرب(7% چربی) در دمای 60 درجه سانتیگراد در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی مورد آزمون واقع شدند. پس از عمل آنزیم بر روی میسلهای کازئین، دمای مخلوط تا C°3/63 افزایش داده شد و به مدت 30 دقیقه در این دما نگهداری شد تا آنزیم کیموزین غیرفعال شود. مخلوط مورد آزمایش در دمای C°ْ4 به مدت 12 ساعت رسانیده شده و با استفاده از فنون مرسوم در بستنی سازی و با ضریب انبساط 100-95 درصد منجمد گردید. آزمایشات حسی انجام یافته روی بستنی کمچرب شامل ارزیابی سرعت ذوب، نرمی بافت، پیوستگی و لغزندگی بستنی بود. نتایج آزمایش نشان داد که تیمار آنزیمی منجر به افزایش نرمی، پیوستگی و لغزندگی و کاهش سرعت ذوب شد. در نهایت تغییر عوامل فوق موجب ارتقاء کیفیت محصول گردید.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17715_9e6f1f66586bcbe8108401fa3217b857.pdf
2005-08-23
بافت
بستنی کمچرب
پیوستگی
سرعتذوب
کیفیت
کیموزین
نرمی
عزیز
همایونیراد
14542112
1
AUTHOR
محمد رضا
احسانی
44339563
2
AUTHOR
محمد علی ابراهیم زاده
موسوی
81142784
3
AUTHOR
مصطفی
ولیزاده
39627199
4
AUTHOR
زهرا امام
جمعه
27737977
5
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مطالعه ژنوتیپهای نخود در شرایط تنش آبی
به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی در نخود و شناسائی ژنوتیپهای مقاوم به خشکی و همچنین تعیین مناسبترین شاخص مقاومت به خشکی، تعداد 25 ژنوتیپ نخود در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار در دو شرایط تنش و عدم تنش آبی در مرکز تحقیقات کرمانشاه (سرارود) مورد آزمایش قرار گرفتند. شاخصهای کمی مقاومت شامل میانگین حسابی (MP)، میانگین هندسی (GMP)، تحمل به تنش (STI) و شاخصهای حساسیت به تنش (SSI) و تحمل (TOL) محاسبه شدند. اختلاف معنیداری بین ژنوتیپها از نظر کلیه شاخصها و عملکرد ژنوتیپها در دو شرایط محیطی مشاهده شد. تحلیل همبستگی بین عملکرد در شرایط تنش و عدم تنش و شاخصهای مقاومت به خشکی نشان داد که شاخصهای STI، GMP وMP مناسبترین شاخصهای عکسالعمل ژنوتیپهای نخود در برابر خشکی بوده و میتوان از آنها برای شناسایی ارقام دارای عملکرد بالا در هر دو شرایط تنش و بدون تنش استفاده نمود. نتایج نشان داد که لاین شماره 6 بیشترین مقدار عملکرد و بیشترین مقادیر را برای شاخصهای STI، GMP وMP ، داشت و لذا به عنوان مقاومترین ژنوتیپ با عملکرد بالا شناسائی شد. ژنوتیپهای 9، 1، 21، 24 و12 نیز تحمل بالایی نسبت به تنش نشان دادند. در روش ترسیمی بایپلات ژنوتیپها به گروههای متحمل و غیر متحمل تقسیمبندی شدند، به نحوی که ژنوتیپهای 6، 9، 1، 21، 24 و12 در ناحیهای با پتانسیل تولید بالا و حساسیت پایین به خشکی (در ناحیهای با مؤلفه یک بالا و مؤلفه دو پایین) قرار گرفتند. با توجه به نمودار بایپلات میتوان نتیجه گرفت که سه شاخص تحمل به خشکی STI، GMP وMP نسبت به یکدیگر دارای بالاترین ضرایب همبستگی هستند. همچنین پراکندگی ژنوتیپها در نمودار بایپلات وجود تنوع ژنتیکی بین آنها را نسبت به تنش خشکی نشان داد. تجزیه خوشهای بر اساس شاخصهای تحمل یعنی STI، GMP وMP نشان داد که ژنوتیپ شماره 6 دارای بیشترین تحمل نسبت به خشکی بود و بیشترین فاصله ژنتیکی را از این جهت با سایر ژنوتیپها داشت. بعد از آن ژنوتیپهای 12، 24، 17، 2، 9، 1، 3، 25، 21 و5 نسبت به بقیه ژنوتیپها تحمل بیشتری نسبت به خشکی از خود نشان دادند.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17716_714e66cb44a97ff2b4e0611adce019bd.pdf
2005-08-23
تجزیه خوشهای
شاخص مقاومت
مقاومت به خشکی
نخود
جهانبخش
سوری
66319273
1
AUTHOR
حمید
دهقانی
15552635
2
AUTHOR
سید حسین
صباغپور
49913692
3
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
واکنش فتوسنتزی 4 رقم یونجه بومی ایران نسبت به تنش شوری
شوری یکی از مهمترین موانع تولید محصولات زراعی در مناطق خشک و نیمه خشک جهان است که عملکرد گیاه زراعی را به روشهای مختلف تحت تاثیر قرار میدهد. کاهش سطح برگ بعنوان نخستین اثر شوری، توانایی بالقوه گیاه جهت فتوسنتز را کاهش میدهد. به همین ترتیب تخریب کلروفیل توسط یونهای سمی از جمله سدیم، کاهش فتوسنتز را به دنبال خواهد داشت. یونجه که بعنوان یک گیاه نسبتا متحمل به شوری شناخته شده، عموما در قالب 3 مرحله رشدی مورد مطالعه قرار میگیرد: 1- جوانه زنی 2- ظهور گیاهچه و رشد ساقه های هوایی 3- رشد گیاه بالغ. در این مطالعه واکنش فتوسنتزی 4 رقم یونجه بومی ایران در شرایط تنش شوری و رابطه آن با وزن خشک اندام هوایی، سطح برگ و محتوای کلروفیل برگها مورد بررسی قرار گرفت. با افزایش شوری محیط، میزان تجمع ماده خشک در اندام هوایی(عملکرد) تمام ارقام، در هر 3 مرحله هستی زایی(گیاهچه ای یا برداشت اول، برداشت دوم و برداشت سوم) بطور معنی داری کاهش یافت. اگرچه بیشترین وزن خشک اندام هوایی در مرحله گیاهچه ای مربوط به رقم شیرازی، در برداشت دوم مربوط به رقم همدانی و در برداشت سوم نیز مربوط به همین رقم (همدانی) بود، اما متحمل ترین ارقام نسبت به افزایش شوری محیط در این مراحل بترتیب ارقام شیرازی، همدانی و بمی بودند که از کمترین میزان کاهش وزن خشک اندام هوایی در شرایط تنش شوری برخوردار بودند. افزایش شوری سطح برگ تمام ارقام مورد مطالعه را در هر 3 مرحله رشدی کاهش داد. در مرحله گیاهچه ای سطح برگ ارقام همدانی و شیرازی بطور معنی داری بیشتر از 2 رقم دیگر بود. در برداشت دوم نیز علی رغم اینکه همین دو رقم دارای سطح برگ بیشتری بودند، اما تفاوت ها معنی دار نبود. در برداشت سوم نیز ارقام همدانی و شیرازی دارای سطح برگ بیشتری نسبت به دو رقم دیگر بودند. بدین ترتیب می توان به وجود یک رابطه مستقیم بین سطح برگ و وزن خشک اندام هوایی پی برد. عملکرد ارقام یونجه در طی 3 مرحله مورد بررسی دارای یک روند افزایشی بود که حاکی از افزایش تحمل به شوری ارقام با پیشرفت مراحل رشد و توسعه گیاه است. سطح اول شوری (7 دسی زیمنس بر متر) غلظت کلروفیل را در برگها کاهش داد، در حالیکه در سطح بالاتر شوری (12دسی زیمنس بر متر) غلظت کلروفیل در برگ افزایش یافت. شوری میزان تبادل دی اکسید کربن را در تمام ارقام مورد مطالعه افزایش داد. افزایش معنی دار غلظت کلروفیل در سطح دوم شوری، با افزایش معنی دار فتوسنتز در این سطح همراه بود. با توجه به اهمیت فرایندهای فیزیولوژیک در ایجاد و هدایت مکانیسمهای تحمل به شوری، مطالعه سایر خصوصیات فیزیولوژیکی موثر در مقاومت به شوری نظیر فرایند انتقال کربوهیدراتها و نیتروژن از ریشه به شاخساره نیز می تواند در مطالعات آتی از جایگاه ویژه ای برخوردار باشد.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17717_2611b7ac1db0e40e340c945861f8f428.pdf
2005-08-23
تنش شوری
فتوسنتز
کلروفیل
وزن خشک اندام هوایی
یونجه
بابک
درویشی
85153722
1
AUTHOR
کاظم
پوستینی
68338725
2
AUTHOR
رضا توکل
افشاری
27874997
3
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تأثیر مقادیر مختلف پتاسیم برکارایی مصرف آب و تحمل به خشکی گیاه گوجهفرنگی در استان بوشهر
گوجه فرنگی از مهمترین سبزیجات مورد استفاده انسان به شمار میآید و بعلت تولید خارج از فصل آن در استان بوشهر و همچنین قیمت مناسب با استقبال عمومی کشاورزان جهت کشت روبه رو شده است. با توجه به آنکه این استان در منطقه خشک و نیمه خشک ایران واقع شده است، لزوم استفاده بهینه از منابع آبی موجود و افزایش کارایی مصرف آب، بخصوص با توجه به خشکسالیهای اخیر بشدت احساس میشود. از اینرو آزمایشی در مرکز تحقیقات کشاورزی استان بوشهر واقع در برازجان صورت گرفت که در طی آن به آزمون تأثیر افزایش پتاسیم مصرفی در افزایش تحمل گیاه گوجه فرنگی به تنش خشکی پرداخته شد. این آزمایش بصورت آزمایش اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در طی سالهای زراعی 81-1379 انجام پذیرفت. تیمارهای این طرح عبارت بودند از: تیمار اصلی بصورت عمق آب آبیاری در 4 سطح:
(50، 70، 90، 110 میلیمتر تبخیر تجمعی از تشطک تبخیر کلاس A) و تیمار فرعی شامل کود پتاسیم (از منبع پتاسیم سولفات) در 4 سطح: 1- بدون مصرف کود پتاسی (شاهد) 2- مقدار کود پتاسی مصرفی بر اساس توصیه حاصل از آزمون خاک که معادل 175 کیلوگرم بر هکتار بود 3- مصرف کود پتاسی بمیزان 50 درصد بیشتر از تیمار دوم که معادل 265 کیلوگرم بر هکتار بود 4- مصرف کود پتاسی بمیزان 100 درصد بیشتر از تیمار دوم که معادل 350 کیلوگرم در هکتار بود. نتایج حاصل از آزمون مرکب دو ساله نشان داد که تیمارهای اصلی و تیمارهای فرعی هر دو در سطح یک درصد معنیدار شدهاند لیکن اثر متقابل آنها معنیدار نشده است. از اینرو در این تحقیق مشخص شد که بیشترین عملکرد محصول مربوط به استفاده از کود پتاسی به میزان توصیه شده بر اساس آزمون خاک میباشد و استفاده از مقادیر بیشتر آن جهت مبارزه با خشکی بعلت شرایط آبی و خاکی منطقه سودمند نبوده و سبب کاهش محصول نیز میگردد. میانگین آب مصرفی در تیمارهای آبیاری به ترتیب 6845، 6523، 5780 و5433 متر مکعب در هکتار در سال و عملکرد حاصل از آنها نیز به ترتیب 88/34، 34/31، 51/26و 46/20 تن در هکتار بود. میانگین کارایی مصرف آب یا W.U.E در تیمارهای آبیاری به ترتیب 1/5،
8/4، 58/4 و 76/3 کیلو گرم گوجه فرنگی به ازای هر متر مکعب آب مصرفی محاسبه گردید. همچنین تیمارI2F2 (70 میلیمتر تبخیر تجمعی و مصرف کود پتاسی بر اساس آزمون خاک) دارای بالاترین میانگین W.U.E به میزان 512/5 کیلو گرم گوجهفرنگی در هر متر مکعب آب مصرفی بود.
https://jijas.ut.ac.ir/article_17718_4b71fad107597164d5ce143c6d0cf781.pdf
2005-08-23
استان بوشهر
تنش خشکی
کارایی مصرف آب
کودپتاسی
گوجه فرنگی
مرتضی پوزش
شیرازی
76852169
1
LEAD_AUTHOR