پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
مناسب بودن سنین مختلف مگس سفید گلخانه
Trialeurodes vaporaiorum Westwood
برای (Hym.Aphelinidae) Encarsia inaron (Walker)
FA
پرویز شیشه
بر
48615815
منظور بررسی مناسب بودن سنین مختلف Trialeurodes vaporariorum Westwood برای Encarsia inaron Walker مطالعاتی در آزمایشگاه انجام گردید. میزان پارازیتیسم، مرگ و میر، دوره رشد، نسبت جنسی و طول عمر پارازیتوئیدهای خارج شده از سنین مختلف مگس سفید گلخانه ثبت گردید E.inaron کلیه سنین را پارازیته نمود با این حال سن دوم لاروی بالاترین میزان (44%) و مرحله شفیرگی کمترین میزان پارازیتیسم (14%) را داشت. بالاترین درصد مرگ و میرپارازیتوئید در مرحله پیش شفیرگی (4/23%) و کمترین آن در سن دوم لاروی (4/10%) اتفاق افتاد. دوره رشد پارازیتوئید در هنگامی که لاروسن اول پارازیته گشت طولانی ترین بود (71/18 روز) طول عمر پارازیتوئیدهای ماده بالغ خارج شده از سن دوم لاروی (7/6 روز) طول عمر پارازیتوئیدهای ماده بالغ خارج شده از سن دوم لاروی (7/6 روز) اختلاف معنی داری با پارازتیوئیدی خارج شده از مرحله شفیرگی (54/3 روز) داشت. نسبت جنسی پارازیتوئیدهای خارج شده از سنین مختلف اختلاف معنی داری را نشان نداد. هنگامی که E.inaron سن اول یا دوم لاروی را پارازیته می نماید می توان آن را Kinobiont نامید زیرا میزبان بعد از پارازیته شدن به تغذیه و رشد و نمو خود ادامه می دهد در حالی که وقتی سنین سوم و چهارم لاروی پارازیته می شوند رشد میزبان متوقف می گردد (idiobiont)
مناسب بودن میزبان
دوره رشد,مرگ و میر,مناسب بودن میزبان,وTrialeurodes vaporaiarum
https://jijas.ut.ac.ir/article_13757.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13757_f39f42e4d4e26b5b56d59d884320b31d.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
بررسی اثر ژن ها در کنترل صفات کمی ارقام برنج
FA
رحیم هنر
نژاد
28597686
علیرضا
ترنگ
73552854
هفت لاین و رقم محلی و خارجی برنج در سال 1375 با یکدیگر تلاقی و والدین و بخشی از بذور F1 آنها در سال 1376 کشت و گیاهان نسل اول با والدین خود تلاقی برگشتی داده شدند و ضمناً از طریق خود گشنی نسل F1 بذور نسل F2 تهیه گردید. در سال 1377 شش نسل والدین، نسل اول، دوم، تلاقی برگشتی 1 و 2 به صورت یک طرح کرتهای خرد شده با 3 تکرار کشت و صفاتی نظیر عملکرد دانه، ارتفاع بوته، تعداد پنجه در بوته، طول خوشه، تعداد دانه های پر و تعداد دانه های پوک در خوشه مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به اینکه میانگین مربعات فامیلها و نسلها درون فامیلها برای تمام خصوصیات از نظر آماری معنی دار بود، چنین استنباط می شود که تنوع ژنتیکی بالایی در مواد مورد بررسی وجود دارد. اطلاعات حاصل به روش ماتر و جینکز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در اکثر فامیلها اثر افزایشی و غالبیت ژن ها به طور مشترک در توارث صفات (عملکرد دانه، ارتفاع بوته، تعداد پنجه و طول خوشه) دخالت داشتند، هر چند که در برخی از فامیلها اثر متقابل غیر آللی ژنها نیز مشاهده گردید. درجه غالبیت در اکثر فامیلها مبین تاثیر بیشتر اثر غالبیت و فوق غالبیت ژنها در کنترل برخی صفات (تعداد دانه های پر و پوک در خوشه) بود. برآورد میانگین توارث پذیری خصوصی برای 12 فامیل مورد ارزیابی بدین قرار بود: عملکرد دانه 46 درصد، ارتفاع بوته 37 درصد، تعداد پنجه در بوته 39 درصد، طول خوشه 38 درصد، تعداد دانه پر در خوشه 41 درصد و تعداد دانه پوک در خوشه 49 درصد بدین ترتیب شرایط برای گزینش لاینهای با صفات مطلوب در نسلهای در حال تفکیک، با تکیه بر اثر افزایشی ژنها در موارد معدود فراهم بوده و در مواردی که اثر غالبیت ژنها در شکل گیری صفات مورد ارزیابی نقش بیشتری داشتند (مثلا پنجه در بوته و تعداد دانه های پر و پوک در خوشه)، امکان تثبیت چنین صفاتی چندان زیاد نبوده و گزینش موفقیت آمیزی را نمی توان برای آنها انجام داد.
اپیستاتیک,اثر افزایشی,غالبیت,"میانگین نسلها,وراثت پذیری
https://jijas.ut.ac.ir/article_13758.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13758_a14f2399af19879dc433a1feb06e3ae0.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
بررسی اثر تراکم بوته بر زمان رسیدگی تکنولوژیک سه رقم چغندرقند
FA
علی
بیات
18249878
ناصر
لطیفی
98893834
رحیم
محمدیان
68913451
سراله
گال
92682313
این تحقیق به منظور بررسی اثر تراکمهای مختلف و تاریخ برداشت بر خواص کمی و کیفی سه رقم منوژرم چغندر قند در سال 1376 در مرکز تحقیقات کشاورزی خراسان- مشهد با استفاده از طرح کرت های خرد شده در قالب فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار به اجرا در آمد. ترکیب سه رقم 7233، سیمین و 9597 با تراکمهای 55، 85و115 هزار بوته در هکتار به عنوان عامل اصلی و تاریخ برداشت در سه سطح یعنی پس از دریافت 2300، 2600 و 2900 درجه روز رشد بعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد. پس از برداشت، عملکرد ریشه، درصد قند، میزان سدیم، پتاسیم و نیتروژن آمینه اندازه گیری شد و سپس درصد قند ملاس، راندمان استحصال قند و عملکرد قند خالص در هکتار محاسبه گردید. نتایج نشان داد که با افزایش تراکم بوته عملکرد قند خالص و راندمان استحصال قند افزایش اما میزان املاح معدنی (سدیم و پتاسیم) و نیتروژن آمینه به طور معنی داری کاهش می یابد. تغییرات تراکم اثر چندانی بر عملکرد ریشه نداشت. بین ارقام مورد آزمایش از نظر کلیه صفات اندازه گیری شده تفاوت معنی داری ملاحظه نشد. تاریخ برداشت تأثیر معنی داری بر عملکرد ریشه و عملکرد قند خالص داشت. حداکثر عملکرد ریشه و قند خالص مربوط به تاریخ برداشت دیر هنگام و به ترتیب معادل 50/5 و 7/89 تن در هکتار بود. احتمالا افزایش در تراکم بوته سبب برداشت زود را میسر می سازد.
تاریخ برداشت,تراکم کاشت,تکنولوژیکی,چغندر قند,رسیدن
https://jijas.ut.ac.ir/article_13759.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13759_7b2d1a4a0a1ef50794507640586df4f4.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
تجزیه کلاستر ارقام کلکسیون سویای ایران و به دست آوردن توابع محیطی مربوط به آنها
FA
محمود
دانایی
79691465
محمد رضا
احمدی
63989772
عباس
گرامی
51743255
جهت ارزیابی و شناخت بهتر و دقیقتر منابع ژنتیکی موجود در کلکسیون سویای ایران تعداد 400 ژنوتیپ در قالب طرح لاتیس 20*20 با دو تکرار در منطقه کرج کشت شدند. 16 صفت از جمله عملکرد دانه، درصد روغن و پروتئین و سایر خصوصیات مورفولوژیکی و زراعی مورد یادداشت برداری قرار گرفت. تجزیه واریانس حاکی از وجود اختلاف معنی دار بین ژنوتیپهای مورد مطالعه برای تمامی صفات بود. تجزیه خوشه ای با استفاده از روش UPGMA برای گروه بندی ارقام از حیث کلیه صفات انجام شد و ده گروه بر اساس خصوصیات مذکور انتخاب شدند. همچنین گروه بندی ژنوتیپها از نظر طول دوره رشد با استفاده از صفات مربوطه انجام شد که نهایتاً 7 گروه بر اساس نتایج بدست آمده انتخاب شدند. برای تداوم استفاده از گروه بندی بدست آمده، توابع تشخیص برای 10 گروه حاصل از تجزیه خوشه ای (برای کل صفات) بدست آمدند. دو تابع اول و دوم بیشترین اهمیت را در تمایز گروهها، عملکرد و وزن صد دانه را دارا بودند. دقت توابع حاصله در انتساب افراد به گروههای واقعی 5/93 درصد بود. توابع تشخیص همچنین برای گروههای بلوغ به دست آمدند. سه تابع بدست آمده 100 درصد واریانس را تبیین می کردند، تابع اول به تنهایی 7/93 درصد را شامل می شد، در تمایز افراد به گروههای واقعی در حدود 78 درصد بود.
تجزیه کلاستر,تنوع ژنتیکی,توابع تشخیص,ژرم پلاسم,گروه بندی,هیبریداسیون
https://jijas.ut.ac.ir/article_13760.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13760_26133bb6e49e1e712d4d7d1a3fecc340.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
بررسی همبستگی و روابط بین عملکرد و سایر صفات کمی و کیفی گلرنگ
FA
احد
باقری
31635262
بهمن یزدی
صمدی
19455976
محمد
تائب
97832932
محمد رضا
احمدی
63989772
این تحقیق به منظور بررسی همبستگی و روابط بین عملکرد و سایر صفات کمی و کیفی گلرنگ با استفاده از 121 ژنوتیپ انجام شد. آزمایش در سال 1376 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران واقع در کرج در قالب طرح لاتیس ساده اجرا شد. 14 صفت کمی و شش صفت کیفی برای ژنوتیپها ثبت شد. عملکرد تک بوته همبستگی مثبت خیلی معنی داری با قطر غوزه و تعداد روز تا ظهور اولین گل، تعداد دانه در غوزه، تعداد غوزه در بوته و وزن دانه های تک غوزه داشت و همبستگی وزن هزار دانه با درصد روغن دانه منفی بود. معادله حاصل از رگرسیون گام به گام شامل هفت صفت زیر بود: تعداد غوزه در بوته، قطر غوزه، تعداد روز تا ظهور اولین گل، تعداد روز تا 50% گلدهی، ارتفاع بوته، وزن هزار دانه و وزن دانه های یک غوزه که در مجموع 19/70 درصد از تنوع موجود در بین ژنوتیپها را تبیین کردند. بر اساس تجزیه علیت، بیشترین تأثیر مستقیم بر عملکرد تک بوته را صفت تعداد غوزه در بوته اعمال کرد و کمترین تأثیر مستقیم را صفت قطر غوزه داشت. تجزیه به عاملها منجر به برآورد پنج عامل به نامهای قدرت باروری و میوه زایی، قدرت رشد رویشی، کیفیت مغز دانه، پتانسیل تولید فردی و وزن هزار دانه شد که در مجموع، 2/86 درصد تنوع موجود را توجیه نمود.
گلرنگ
آمار چند متغیره,تجزیه به عاملها,تجزیه علیت,رگرسیون گام به گام,گلرنگ,همبستگی صفات
https://jijas.ut.ac.ir/article_13761.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13761_ba1881366f97034153a10a7cefa1e910.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
تاثیر مایه زنی باکتری و سطوح مختلف نیتروژن در رشد و گره زایی ارقام یونجه
FA
ابوالحسن
فجری
74816719
در گسترش یونجه زارها مایه زنی باکتری ریزوبیوم و میزان استفاده از کود نیتروژن معدنی اهمیت زیادی دارد. ده رقم یونجه در شرایط گلخانه ای کاملا کنترل شده، درون گلدانهای حاوی دانه های کوارتز تحت آزمایش تاثیر مایه زنی باکتری و سطوح مختلف نیتروژن معدنی (0، 5/0، 25/1، 12/3 و 5 میلی مول نیترات آمونیوم خالص) قرار گرفت تا رشد و قدرت گره زایی به منظور تثبیت نیتروژن ارقام یونجه ها مقایسه شوند. آزمایش در قالب طرح کرتهای خرد شده به صورت فاکتوریل 15*10 در سه تکرار انجام گرفت. ارقام یونجه ای که با ریزوبیوم مایه زنی نشده و با محلولهای غذایی بدون نیتروژن، آبیاری گردیدند گره زایی نداشته و دوره رشد خود را بپایان نرساندند. یونجه های مایه زنی شده بعد از 75 روز برای تعیین میزان گره زایی و وزن ماده خشک و نیتروژن کل مورد تجزیه قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که اولاً میانگین مقدار ماده خشک ریشه و اندام هوایی یونجه ها در سطح 5/0 میلی مول ( نیتروژن شروع کننده) نسبت به شاهد بدون نیتروژن افزایش داشت. ثانیاً در مقایسه با ارقام یونجه هایی که با نیتروژن بمیزان 5/0 میلی مول آبیاری شدند، افزایش نیتروژن معدنی تا 5 میلی مول موجب کاهش تعداد گره های فعال روی ریشه تمامی ارقام یونجه ها گردید، که نشانگر نیاز بقولات به نیتروژن شروع کننده در اوایل رشد و غلبه بازدارندگی نیتروژن معدنی بالاتر از مقدار نیتروژن شروع کننده در گره زایی می باشد. لکن لازم است توجه به محدود کردن میزان مصرف کود شیمیایی نیتروژن در کشت بقولات معطوف شود.
گره زایی,مایه زنی باکتری ریزوبیوم,نیتروژن,یونجه
https://jijas.ut.ac.ir/article_13762.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13762_4decad1bb64ebcf3ab65d949f5798ee4.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
پاسخ به یک دوره گزینش دو جانبه برای قابلیت هضم و قندهای محلول در آب در چچم دائمی (Lolium perenne) تحت شرایط گلخانه ای
FA
علی اشرف
جعفری
39991972
بهبود کیفیت غذایی در چچم دائمی (Lolium perenne) تأثیر زیادی در افزایش تولید فرآورده های دامی دارد. درصد ماده آلی قابل هضم و قندهای محلول در آب دو صفت مهم در تعیین کیفیت غذایی گیاهان علوفه ای هستند و میزان موفقیت در اصلاح این صفات، به تشخیص نحوه کنترل ژنتیکی و ارتباط آنها با یکدیگر بستگی دارد. هدف از این تحقیق بررسی مقدار و ماهیت تنوع ژنتیکی دو صفت فوق الذکر در گونه مورد بررسی بوده است. از تکنولوژی طیف سنج مادون قرمز نزدیک (nir) برای اندازه گیری صفات استفاده شد. برای کالیبره کردن این دستگاه ابتدا نمونه ها بروشهای شیمیایی استاندارد اندازه گیری شدند. درصد قابلیت هضم با استفاده از روش آنزیمی پپسین سلولاز گامیناز و درصد قندهای محلول در آب بوسیله کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) اندازه گیری شدند. یک نسل گزینش مستقیم دو جانبه بر روی یک توده با ساختار ژنتیکی وسیع برای صفات مذکور در شرایط گلخانه به عمل آمد. نتایج بدست آمده نشان داد که برای قابلیت هضم، در مرحله رشد رویشی، تنوع ژنتیکی کم و پاسخ به گزینش، نامتقارن بود. لاینهای انتخاب شده برای درصد قندهای محلول در آب، تنوع ژنتیکی بیشتری داشتند ولی پاسخ به گزینش باز هم نامتقارن بود. این نوع پاسخ به گزینش نامتقارن، ممکن است به دلیل غالبیت جهت دار بنفع تظاهر مثبت و یا تفرق صفات در چند مکان ژنی با اثرات عمده بوده باشد. تخمین وراثت پذیری عمومی (h2b) بر اساس تجزیه کلونهای والدینی ژنوتیپ ها از وراثت پذیری خصوصی (h2op) حاصل از رگرسیون والد بر نتایج بیشتر بود. برای قابلیت هضم (h2op=0/32 , h2b=0/54) و برای قندهای محلول (h2op=0/35 , h2b=0/67) بدست آمد ولی به خاطر پاسخ به گزینش نامتقارن، این نتایج برای تخمین بازده ژنتیکی و افزایش عملکرد این صفات مفید نمی باشند. همبستگی فنوتیپی و ژنوتیپی بین دو صفت مورد مطالعه زیاد بود (77/0 تا 56/0 = rg و 70/0 تا 48/0 = rp)
پاسخ به گزینش,چچم دائمی,ژنتیک کمی,کیفیت علوفه,گزینش دو جانبه,وراثت پذیری
https://jijas.ut.ac.ir/article_13763.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13763_c6c34ca9875aa97092d00a2b6c087c8a.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
بررسی تغییرات پتانسیل اکسایش و کاهش در اراضی شالیکاری، روی لندفرمهای مختلف شرق گیلان
FA
حسین ترابی گل
سفیدی
72561433
دکتر مصطفی کریمیان
اقبال
88112987
دکتر محمود
کلباسی
92595481
استان گیلان یکی از قطبهای مهم کشاورزی ایران است که شالیکاری زراعت عمده آن محسوب می شود. پتانسیل اکسایش و کاهش (Eh) در خاکهای غرقاب تأثیر زیادی بر قابلیت جذب عناصر غذایی به وسیله برنج و انحلال و رسوب انواع کانیها دارد. پتانسیل اکسایش و کاهش چهار نوع خاک شالیکاری در مناطق کوهستانی، جلگه ای، مردابی و ساحلی شهرستان لنگرود در بخش شرقی استان گیلان به مدت یکسال مورد مطالعه قرار گرفت. اندازه گیری پتانسیل اکسایش و کاهش با استفاده از الکترودهای پلاتینی در عمقهای 50، 25 و 100 سانتی متری به صورت نصب دائم و در عمقهای 5 و 10 سانتی متری به صورت به هنگام انجام گرفت. وضعیت احیایی علاوه بر Eh به وسیله شناگر آلفا، آلفا پرین دی پریدیل نیز ارزیابی و علائم ظاهری مربوط به اکسایش و کاهش در هنگام تشریح پروفیلها مطالعه گردید. در خاک کوهستانی (آیریک اپی آکوآلفز)، سطح خاک علاوه بر فصل رشد برنج 1 الی 2 ماه از سال غرقاب و تنها دارای لایه احیایی در زیر لایه شخم است. خاکهای جلگه ای و ساحلی (آیریک اپی آکویپتز) دارای دو لایه کاملاً احیایی یکی در بالا (زیر لایه شخم) و دیگری در عمق حدود 100 سانتی متری بوده و در حد فاصل این دو عمق شرایط هوازی تری وجود دارد. در خاک جلگه سطح خاک علاوه بر فصل رشد 3 الی 4 ماه از سال غرقاب بوده در حالیکه در خاک ساحلی این مدت کمتر از 2 الی 3 ماه است. خاک مرداب (فلوآکوآنتیک اندو آکوآلز) تقریباً در تمام طول سال پوشیده از آب و اشباع است. مقدار Eh طی فصل رشد در هر چهار منطقه مورد مطالعه کاهش می یابد. میزان کاهش Eh در عمقها و لندفرمهای مختلف متفاوت می باشد. تفاوت Eh در لندفرمهای مختلف اراضی شالیکاری در ارتباط با عمق سطح آب زیرزمینی و تغییرات آن در طول سال، و مدت زمان آب ایستی در سطح این خاکهاست، که این تفاوتها با پدیده های رداکسی مورفیک هماهنگی دارد.
آکوبیک و آنترآکوییک,اراضی شالیکاری گیلان,پارامتر رداکس,پتانسیل اکسایش و کاهش Eh)),علائم ظاهری اکسایش و کاهش
https://jijas.ut.ac.ir/article_13764.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13764_aa3c2a7f15c50c485bbd77e82d6b04b9.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
بیماری زالی یا سفید شدن گیاهچه های مرکبات (Albinism)
سید مهدی بنی هاشمیان، سید جواد زاد، قربانعلی حجا رود،
FA
سید محمود
اخوت
52796771
غلامحسین
مصاحبی
77666551
سید مهدی بنی
هاشمیان
28159724
سید جواد
زاد
33557852
قربانعلی
حجارود
96229553
سفید شدن گیاهچه یا آلبینیسم یکی از بیماری های مرکبات در مراحل اولیه جوانه زنی بذر و تشکیل گیاهچه است که کم و بیش در بسترهای کشت وجود دارد. گیاهانی که به طور کامل سفید شده و تماماً کلروفیل خود را از دست می دهند، از بین می روند. بررسی علل ایجاد این عارضه سالها توجه پژوهشگران را به خود معطوف داشته است. در تحقیقات اولیه برخی از گونه های آسپرژیلوس را در این باره دخیل می دانستند اما مطالعات بعدی نقش قارچ Alternaria alternata و متابولیتهای حاصله از آن را که مانع سنتز کلروفیل می شود، در ایجاد آلبینیسم روشن ساخت. این قارچ به عنوان یک ساپروفیت یا پارازیت ضعیف مطرح است و آلودگی بذرها به این قارچ اغلب به طور سطحی است و قارچ در پوسته بذر مستقر می گردد. به منظور بررسی تأثیر قارچهای سطح بذر روی گیاهچه، بذور چهار پایه مهم مرکبات یعنی نارنج، پونسیروس، ترویر سیترنج و سویینگل سیتروملو با استفاده از روشهای متداول در بیماری شناسی، بذر، شامل استفاده از کاغذ صافی مرطوب، استفاده از محیط غذائی آگاردار و کشت بذر در ماسه مرطوب، مورد بررسی قرار گرفت و قارچهای آلوده کننده جداسازی و شناسایی گردید. آزمایش بیماریزایی روی گیاهچه های پونسیروس با روش تلقیح بذر در مورد گونه های Alternaria alternate و Aspergillus spp. انجام شد و نقش A.alternata در ایجاد آلبینیسم محرز گردید اما Aspergillus spp. با روش و شرایط این آزمایش ایجاد بیماری ننمود.
آلبینیسم,گیاهچه های مرکبات
https://jijas.ut.ac.ir/article_13765.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13765_75eb596263f24a2a68f2ae799989ba26.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
کروموزومها و تعداد ژنهای کنترل کننده تاریخ خوشه دهی و وزن هزار دانه
با استفاده از رگه های جایگزین در گندم
FA
حسین
دشتی
61796357
بهمن یزدی
صمدی
19455976
محمد رضا
قنادها
51259952
سیروس
عبدمیشانی
25333872
احمد
صرافی
33917789
برای شناسایی ژنها در گندم نان، گام اول شناسایی کروموزوم حامل صفات مورد نظر است. در این بررسی به منظور شناسایی کروموزوم های موثر در تاریخ ظهور خوشه و وزن هزار دانه از رگه های جایگزین کروموزومی متقابل بین دو واریته شاین و ویچیتا بصورت دو گانه استفاده شد. آزمایش در دو طرح بلوک کامل تصادفی هر کدام با دو تکرار برای هر گروه در جوار یکدیگر اجرا گردید. تاریخ خوشه دهی تا ظهور 50 % خوشه ها بر اساس دو خط وسط از چهار خط موجود در هر کرت محاسبه شد. پس از برداشت دو خط وسط، وزن هزار دانه با وزن کردن 250 دانه از هر ژنوتیپ در هر تکرار محاسبه گردید. برای برآورد حداقل تعداد ژنهای موثر در ظهور خوشه، جمعیت های F2,F1,P2,P1 حاصل از تلاقی بین ویچیتا و شاین در مزرعه با فاصله کشت شده و تاریخ ظهور خوشه اصلی برای هر بوته ثبت گردید. ویچیتا دارای ژنهایی روی کروموزمهای 1D,3D,3A می باشد که باعث زودرسی می شوند. شاین روی کروموزومهای 4D,1D,3D,3A دارای ژنهایی است که باعث افزایش وزن هزار دانه می شوند، و شاین روی کروموزومهای 7B,6A,3D,3A دارای ژنهایی است که باعث کاهش وزن هزار دانه می شوند. حداقل تعداد ژنهای موثر در تاریخ خوشه دهی در شرایط مزرعه (38/2) با اشتباه معیار استاندارد (91/0) برآورد گردید که با توجه به برآورد نقصانی تعداد ژن توسط فرمولهای موجود، می توان تعداد ژن را تقریباً 3 در نظر گرفت، که کم و بیش با نتایج بدست آمده از آزمایشهای کروموزومی مطابقت دارد.
تاریخ خوشه دهی,تعداد ژنها,رگه های جایگزین,کروموزوم,گندم,وزن دانه
https://jijas.ut.ac.ir/article_13766.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13766_d7851baaac9dcfea57973214609aed8a.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
القای رشد مجدد کالوسهای غیر فعال شده و بررسی تنوع سوماکلونی در ارقام جو
FA
منصور
امیدی
momidi@ut.ac.ir
پریچهره احمدیان
تهرانی
44233282
بدرالدین ابراهیم سید
طباطبائی
16159343
جهت القای رشد مجدد کالوسهای غیر فعال شده و بررسی تنوع سوماکلونی در جو، 4 ژنوتیپ دو ردیفه و 4 ژنوتیپ شش ردیفه با مبدأ ایرانی و ژاپنی از کلکسیون غلات گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران انتخاب گردید. دو هفته بعد از گرده افشانی جنین نارس آنها در محیط کشت موراشیگ و اسکوگ با 2 میلی گرم در لیتر 2,4-D کشت گردید. کالوسها تقریباً هر یک ماه در تاریکی و دمای 1± 25 درجه سانتی گراد وا کشت شدند. بعد از اینکه کالوسها برای مدت لازم در محیط کالوس دهی واکشت شدند رشد آنها متوقف و آبکی و غیر جنین زا شدند. جهت بازگرداندن رشد مجدد کالوسهای جنین زا و باززایی، تیمارهای مختلف هورمونی، نوری (شدت، مدت) و سرمادهی بکار برده شد. که فقط تیمار سرمای 5 درجه سانتی گراد پاسخ مناسبی داد و در بین تیمارهای سرما، 15 روز سرمای 5 درجه سانتی گراد بیشترین میزان رشد مجدد کالوسهای جنین زایی و باززایی را باعث گردید و با استفاده از این تیمار تقریباً تمام توان جنین زایی در تمام ژنوتیپهای مورد مطالعه القا شد. برای بررسی تنوع سوماکلونی شمارش کروموزومی در کالوسهای 9-7 ماهه، 12-10 ماهه، 15-13 ماهه صورت گرفت که در بین ژنوتیپ های مورد مطالعه تفاوت چندانی مشاهده نگردید. ولی با افزایش طول زمان کشت در پتری، یوپلوئیدی و آنیوپلوئیدی افزایش یافت. ضمن اینکه بیش از 80% سلولهای دیپلوئید بودند.
القای رشد,تنوع سوماکلونی,جنین نارس,جو,سرمادهی,شمارش کروموزومی,کالوس,محیط MS
https://jijas.ut.ac.ir/article_13767.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13767_5216481f6b8f80ab1f6852b45879c39d.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
اثر محلول پاشی اسید بوریک و سولفات روی بر تشکیل میوه بادام
FA
علی
وزوائی
68963517
ناصر
قادری
14343493
علیرضا
طلائی
87257733
مصباح
بابالار
mbabalar@ut.ac.ir
در این تحقیق اثر محلول پاشی اسید بوریک و سولفات روی در دو فصل بهار و پاییز سال 1377 بر روی بادام رقم شاهرودی شماره (12) در باغ تحقیقاتی گروه باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران کرج مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش بصورت فاکتوریل بر پایه بلوکهای کامل تصادفی اجرا شد و در آن سه سطح اسیدبوریک (2000 و 1000 و 0 میلی گرم در لیتر) و سه سطح سولفات روی (5000 و 3000 و 0 میلی گرم در لیتر) مورد استفاده قرار گرفت. محلول پاشی بهاره در مرحله قبل از باز شدن جوانه های گل Popcorn و محلولپاشی پاییزه در اوایل مهر یک ماه بعد از برداشت میوه انجام و درصد تشکیل میوه اولیه داشت. ولی در سال 1378 تفاوت معنی داری در تشکیل میوه مشاهده نشد. میزان تشکیل میوه نهایی در سالهای 1377 و 1378 تحت تیمار اسید بوریک بطور قابل توجهی افزایش یافت. ولی تیمار سولفات روی اثر مشخصی بر تشکیل میوه نهایی در سالهای 1377 و 1378 تحت تیمار اسید بوریک بطور قابل توجهی افزایش یافت. ولی تیمار سولفات روی اثر مشخصی بر تشکیل میوه اولیه و نهایی نداشت. میزان « بر » و « روی » برگ در اثر محلول پاشی بطور مشخصی در سطح 5% افزایش یافت.
بادام,بر,روی,محلول پاشی
https://jijas.ut.ac.ir/article_13768.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13768_dc48406600ec3e001617ab7a84db8211.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
تأثیر مراحل مختلف فنولوژیک و عوامل اکولوژیک بر روی کیفیت علوفه ای چند گونه مرتعی
FA
حسین
ارزانی
71491546
جواد
ترکان
75247845
محمد
جعفری
48846982
عادل
جلیلی
82652147
علی
نیکخواه
68686277
اقلیم,پروتئین خام,خاک,فنولوژی,کیفیت علوفه
https://jijas.ut.ac.ir/article_13769.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13769_26accf37a112e3f6f351e8d0f5db1541.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
نقش سازه های ترویجی تاثیر گذار در جلب مشارکت نی داران در احیای نی زارهای دریاچه هامون
FA
ایرج ملک
محمدی
48111621
ولی الله
سارانی
64264492
علیرغم اهمیت بسیار زیاد و اثر مستقیم و غیر مستقیم منابع طبیعی در توسعه محیطی و اقتصادی- اجتماعی کشورها روند تخریب این منابع به دلیل رشد سریع جمعیت، بهره برداری بی رویه، و ضعف حفاظت از محیط زیست، ضعف اطلاعات و آگاهی مردم نسبت به این منابع، ضعف ترویج و آموزش باعث انهدام بیش از حد این منابع شده است. از جمله مناطقی که در نتیجه دخالتهای بی جا و بدون مطالعه دچار تخریب گردیده پوشش گیاهی دریاچه هامون واقع در سیستان می باشد که به دلیل وسعت زیاد عرصه نی زار و محدود بودن امکانات، احیای نی زار میسر نیست، مگر با بهره گیری از توان مردم محلی که علاقمند به بازگرداندن حیات دوباره به دریاچه هامون هستند. از موثرترین عاملهایی که می تواند روستاییان را به مشارکت در چنین طرحهایی جلب کند، سازه های ترویجی می باشد. تحقیق حاضر با هدف شناخت جایگاه و نقش 14 سازه ترویجی و شش سازه فردی و محیطی در مشارکت نی داران انجام شده است. منطقه مورد مطالعه، سیستان واقع در استان سیستان و بلوچستان می باشد. جامعه آماری، در این تحقیق 1599 نفر نی دارانی است که در حاشیه دریاچه هامون سکونت داشته و در فعالیتهای احیای نی زار شرکت نموده اند. نمونه مورد مطالعه شامل 170 نفر از نی داران مزبور است که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. این تحقیق از نوع همبستگی یا همخوانی بوده و به روش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه انجام گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS.Win انجام گرفت. نتایج حاصل از همبستگی متغیرها ارتباط مثبت و معنی داری بین مشارکت در احیای نی زارها با سازه هایی چون نشریات و مجلات ترویجی دریافتی، بازدید نی داران از قطعات شاهد و ترویجی، تعداد واحد دامی، تعداد دفعات ملاقات نی داران با رهبران محلی و تعداد جمعیت روستای محل سکونت در سطح 5% و با میزان مشارکت در کلاسهای ترویجی، تعداد فیلمهای ویدیویی تماشا شده در مورد نی زار، سابقه شرکت در فعالیتهای داوطلبانه و سابقه شرکت در جشن نی در سطح 1% نشان داد. تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیری با روش گام به گام نشان داد که 22 درصد از تغییرات متغیر وابسته را چهار متغیر شرکت در کلاسهای آموزشی- ترویجی، تعداد تماشای فیلمهای ویدیویی درباره احیای نی زار، بازدید از مناطق احیا شده و ملاقات نی داران با رهبران محلی تبیین می کند. همچنین از مقایسه بین میانگین رتبه ای مشارکت نی داران با شغل اصلی آنها، نظرات آنها درباره نحوه مالکیت نی زارها و عضویت یا عدم عضویت نی داران در گروههای سازندگی تفاوت معنی داری دیده نشد.
ترویج نی داری,دریاچه هامون,سازه های ترویجی,مشارکت
https://jijas.ut.ac.ir/article_13770.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13770_ebf4315ae8bd399d77b1c773cf13fe7e.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
اثر مقادیر مختلف نیتروژن و فسفر بر صفات مهم زراعی عدس در منطقه کرج
FA
بهمن یزدی
صمدی
19455976
سید علی
پیغمبری
87636465
ناصر مجنون
حسینی
82354122
به منظور تعیین اثر سه مقدار نیتروژن و سه مقدار فسفر، هر کدام در سه سطح صفر، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار بر صفات مهم زراعی یک رقم عدس اصلاح شده به نام زیبا، آزمایشهایی در سالهای 1370، 1371 و 1372 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاوری دانشگاه تهران واقع در کرج انجام شد. صفات مورد مطالعه عبارت بودند از طول دوره کاشت تا 50% گلدهی (به روز)، طول دوره کاشت تا 90% رسیدن (به روز)، وزن صد دانه (به گرم) و عملکرد دانه بر حسب کیلوگرم در هکتار. تجزیه واریانس ساده و مرکب برای صفات مذکور انجام و مشخص شد که سطوح مختلف نیتروژن و فسفر و اثر متقابل آنها با سالهای مختلف به عنوان عوامل محیطی بر روی مقدار عملکرد در سطح احتمال 5% دارای اختلاف معنی دار است. در این بررسی مناسبترین مقدار کود نیتروژن و کود فسفره 50 کیلوگرم در هکتار تعیین گردید. روند تغییرات عملکرد دانه عدس از رابطه درجه دوم تبعیت کرد که با افزایش مقادیر بیشتر ترکیبات کود نیتروژنه و فسفره روند نزولی عملکرد مشاهده گردیده است. میانگین، ضریب تغییرات، انحراف معیار و ضریب تشخیص ((R2 برای سطح مختلف نیتروژن و فسفر نیز محاسبه گردید.
عدس,عملکرد دانه,فسفر,نیتروژن
https://jijas.ut.ac.ir/article_13771.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13771_53e7eab9707b7db53959e264fc7ac38a.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
واکنش توزیع کربوهیدراتهای دو رقم گندم در برابر تنش شوری
FA
کاظم
پوستینی
68338725
اثر شوری NaCl روی الگوی توزیع کربوهیدراتهای محلول و نشاسته در دو رقم گندم در یک آزمایش گلخانه ای که در قالب یک طرح فاکتوریل با بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد مورد بررسی قرار گرفت. سطوح شوری شامل صفر، 5/2 و 5 گرم در لیتر NaCl در آب آبیاری بود و ارقام گندم شامل اینیا- 66 و شعله بود که رقم اخیر مقاوم به شوری شناخته شده است. نتایج نشان داد که با افزایش تنش شوری غلظت کربوهیدراتهای محلول و نشاسته تجمع یافته در اندامهای رویشی در مرحله 14 روز پس از گلدهی افزایش معنی داری داشته است. در خصوص نشاسته این افزایش در مرحله رسیدن فیزیولوژیکی نیز معنی دار بود که بیانگر ادامه تجمع آن تا آخر دوره رشد می باشد، در حالیکه در مورد کربوهیدراتهای محلول چنین نبود و بجای آن در فاصله بین دو برداشت درصد مشارکت آن در وزن دانه، با افزایش شوری افزایش معنی دار یافت. رقم شعله در مقایسه با اینیا -66 از محتوای نشاسته و کربوهیدراتهای محلول بیشتری در اندامهای رویشی برخوردار بود. در عین حال علیرغم وزن خشک بیشتر از بوته این رقم در زمان گلدهی، الگوی توزیع مواد، در مرحله پر شدن دانه به گونه ای بود که وزن دانه این رقم در اثر شوری افت زیادتری داشت. به نظر می رسد در شرایط شوری کم بودن قدرت مخزن دانه در رقم شعله در دوره رشد زایشی از طریق مکانیزم اثر پس خور، شدت فتوسنتز و تولید ماده خشک را کاهش داده باشد.
شوری,کربوهیدراتها,گندم
https://jijas.ut.ac.ir/article_13772.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13772_3f60b9f0a58fbdd1891b60985be82678.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
کاربرد مدل اقتصاد سنجی توبیت و روش دو مرحله ای هکمن در تعیین عوامل موثر بر کشت چغندر قند در استان خراسان
FA
حبیب اله
سلامی
16525973
محرم عین اللهی احمد
آبادی
35243717
در این مطالعه کاربرد و اهمیت مدلهای اقتصاد سنجی توبیت و روش دو مرحله ای هکمن در تعیین عوامل موثر بر کشت چغندرقند و تفکیک این عوامل به دو گروه عوامل تاثیر گذار بر تصمیم زارعین به کشت این محصول و عوامل تعیین کننده میزان سطح زیر کشت در استان خراسان نشان داده شده است. به علاوه نتایج حاصل از این مدلها با نتایج مدل رگرسیون مبتنی بر حداقل مربعات معمولی و متکی بر نمونه چغندرکاران مقایسه گردیده است تا اریب بودن پارامترهای برآورد شده مدل اخیر به دلیل حذف تولید کنندگان بالقوه از نمونه آماری و عدم تفکیک عوامل به دو گروه فوق الذکر نشان داده شود. نتایج این مطالعه گویای این واقعیت است که عوامل موثر بر تصمیم گیری زارعین به کشت محصول چغندر قند با عوامل موثر بر میزان سطح زیرکشت این محصول یکسان نیستند. لذا استفاده از مدلهای اقتصاد سنجی همچون مدل هکمن که وجود این تمایز را بحساب می آورد، ضروری می باشد. علاوه بر این نتایج بدست آمده موید اریب بودن ضرایب حاصل از مدل رگرسیونی مبتنی بر OLS می باشد به گونه ای که استفاده از این پارامترها می تواند منجر به توصیه های نادرست سیاستگزاری گردد
چغندر قند,خراسان,مدل توبیت,مدل هکمن
https://jijas.ut.ac.ir/article_13773.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13773_c1f51320edb35c1892dd1cd0dccfa556.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
بررسی تنوع ژنتیکی در جمعیت های بومی گلرنگ ایران
FA
احد
باقری
31635262
بهمن یزدی
صمدی
19455976
محمد
تائب
97832932
محمدرضا
احمدی
78876735
به منظور بررسی تنوع ژنتیکی برای عملکرد و اجزای آن و برخی از صفات فنولوژیکی، ارزش غذایی و نیز برخی صفات کیفی در جمعیتهای بومی گلرنگ ایران، آزمایشی با 121 ژنوتیپ در سال 1376 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران واقع در کرج در قالب طرح لاتیس ساده اجرا شد. 12 رقم خارجی نیز جهت مقایسه با ژرم پلاسم داخلی در آزمایش گنجانده شد. در این طرح، 14 صفت کمّی و 6 صفت کیفی ارزیابی شد. تجزیه واریانس داده ها حاکی از اختلافات فراوان بین تیمارها در سطوح 1/0% و 1% در کلیه صفات کمّی بود. داده ها بر اساس متغیر عملکرد تک بوته مورد تجزیه واریانس قرار گرفتند و با روش دانکن مقایسه میانگینها انجام گرفت. آماره های توصیفی از قبیل انحراف معیار و ضریب تنوع برای صفات کمّی استخراج گردید. در تمامی صفات یاد شده به جز محتوای روغن، ژنوتیپهای ایرانی واجد حداکثر مقادیر بودند. بیشترین درصد روغن را رقم Tomejic دارا بود (4 0/37%) کمترین ارتفاع را ژنوتیپی از دشتستان دارا بود (4/40 سانتی متر) و کمترین تعداد روز تا رسیدگی مربوط به توده ای از مهریز بود (2/98) در مورد عملکرد تک بوته نیز توده ای از تبریز واجد حداکثر مقدار بود (6/29 گرم) بیشترین ضریب تنوع مربوط به صفت تعداد دانه در غوزه (2 0 /22 درصد) و کمترین مقدار آن برای صفت محتوای پروتئین دانه (95/3 درصد) محاسبه شد. تجزیه کلاستر به روش وارد و با استفاده از فواصل اقلیدسی اجرا گردید و بر اساس آن، 121 ژنوتیپ مورد بررسی در قالب نه کلاستر گروه بندی شدند و تصاویر مقاطع گروهی ترسیم شدند. واقع شدن برخی ارقام خارجی در کلاسترهای مربوط به توده های بومی ایران نشانگر وجود منشاء یکسان در آنهاست و حاکی از ان است که مبداء اولیه آن ارقام، کشور ایران می باشد.
تجزیه کلاستر,تنوع ژنتیکی,گلرنگ
https://jijas.ut.ac.ir/article_13774.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13774_deb26c12b5f5265402979f2c4c174ec7.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
تاثیر عنصر بر بر گرده افشانی و باروری در ارقام انگور بی دانه سفید و عسکری
FA
علی
عبادی
47679139
داریوش
آشکار
43615236
مصباح
بابالار
mbabalar@ut.ac.ir
در این پژوهش گرده افشانی و باروری در دو رقم انگور بی دانه سفید و عسکری با استفاده از بوته های 15 ساله در منطقه شهریار مورد مطالعه قرار گرفت. در این تحقیق تمامی تاج بوته ها با استفاده از غلظتهای 1500 و 3000 میلی گرم در لیتر اسید بوریک در زمان 10 روز قبل از باز شدن گلها محلول پاشی شدند. نمونه برداری از گلها در زمانهای 24 و 48 ساعت پس از باز شدن گلها انجام شد. گلها در محلول کارنوی فیکس شده و سپس برای مشاهدات میکروسکوپی با استفاده از نور ماورای بنفش آماده شدند. کاربرد اسید بوریک تاثیر معنی داری بر جوانه زنی دانه گرده در سطح کلاله، رشد لوله گرده در خامه و در قسمت تحتانی تخمدان و حتی تعداد تخمک نفوذ یافته توسط لوله گرده داشت و موجب بهبود آنها گردید. غلظت 3000 میلی گرم در لیتر اسید بوریک موجب افزایش درصد تشکیل میوه در هر دو رقم گردید، ولی این افزایش تنها در رقم انگور بی دانه سفید معنی دار بود. میزان کل مواد جامد محلول، اسیدیته و اندازه حبه ها تحت تاثیر تیمار با اسیدبوریک قرار گرفتند با این وجود تغییرات به حد معنی دار نرسید.
ارقام بی دانه انگور,تخمک نفوذ یافته,تشکیل میوه,جوانه زنی دانه گرده,رشد لوله گرده,کاربرد اسید بوریک
https://jijas.ut.ac.ir/article_13775.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13775_c615cc29de46ca5996d169e575014a9d.pdf
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
32
2
2001
04
21
اثر توام درجه حرارت و ساکارز بر سرما سختی و بیان ژنهای القا شونده در برابر سرما در کشتهای سلول و کالوس جو (Hordeum vulgare L.)
FA
سید رضا طبایی
عقدایی
24956688
در این پژوهش مقاومت به سرما و بیان ژنها در واکنش به تغییرات توام درجه حرارت و غلظت ساکارز در سلول گیاه مورد بررسی قرار گرفت. کالوس از رویانهای نارس جو (Hordeum vulgare L.) تولید و در محیط کشت MS مایع و در دمای C ْ25 واکشت گردید. سپس کشتها در دو دوره 5 و 10 روزه در محیط کشت حاوی 1/0 و 3 درصد ساکارز و تحت دمای C ْ6 به مدت 10 ساعت و Cْ2 به مدت 14 ساعت قرار گرفتند. پس از انجام آزمون انجماد، میزان سرماسختی از طریق ارزیابی زنده مانی و نیز تخمین آسیب وارده به سلولها اندازه گیری گردید. RNA کل از کالوسهای شاهد و نیز از کشتهای تحت تیمارهای مختلف استخراج و میزان تجمع mRNAهای مربوط به ژن های dh1,HmAP1t2.2, HmG1t4 با روش نورذرن بلاتینگ ارزیابی گردید. نتایج بدست آمده افزایش سرماسختی در کشتهای قرار گرفته در معرض درجه حرارتهای پایین (بالاتر از نقطه انجماد) (C ْ 2/C ْ 6 (14 ساعت /10 ساعت)) را نشان می دهند. همچنین، تحمل به یخ زدگی در کشتهای انجام گرفته در غلظت 1/0 درصد ساکارز در دماهای مذکور بود. تغییر در تجمع mRNA ژنهای مورد آزمایش نیز به موازات تغییر در تحمل به سرما صورت گرفته، و همبستگی مثبتی بین میزان سرماسختی و بیان ژنهای مذکور وجود داشت. نتایج ارزیابی ها همچنین نشان دادند که افزایش تحمل به سرما و بیان ژن در واکنش به افزایش غلظت ساکارز (از 1/0 به 3 درصد) حتی در دمای معمولی (C ْ25) بسیار بیشتر از افزایش ناشی از تغییر در دمای رشد کالوس از C ْ25 به C ْ 2/ C ْ 6 می باشد. بنابراین، ساکارز به عنوان عاملی مهم در فرایند سازگاری به سرما می تواند نقشی تعیین کننده را در تحمل به یخ زدگی و بیان ژنها در واکنش به سرما ایفا نماید.
بیان ژن,دمای پایین بالاتر از نقطه انجماد,ژن های القا شونده درمقابل سرما,سرما سختی,غلظت ساکارز,کا لوس,نورذرن بلاتینگ
https://jijas.ut.ac.ir/article_13776.html
https://jijas.ut.ac.ir/article_13776_458fd3a65b2931ac73c2c921d50b0e46.pdf