پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-ارزیابی اثرات فرسایش بر روی خصوصیات خاک و توان تولیدی اراضی زراعی در بخشی از حوزه آبخیز گرگان رود15882FAصابرشاهوییحسینقلیرفاهیJournal Article19700101For quantitative assessment of land degragation a watershed was selected with
35.5 ha acreage in lossinal hills in Gorgan River watershed located southeast of Kurdkoy with 6 Km distance and west of Ballajadeh village with 0.5 Km distance. The grid network was carried out with lOOm intervals , the Topographic map of the watershed was prepared by tacheometric method , the countour lines and three dimentional map was prepared with Isosurf software.The distribution of Cs137 on the corners of grids and on the elevated and depressional points between grid corners was determined with Gamma spectrometiy and was compared with predetermined CS137 fallout reference which was 3300 Bq n12 with Dejorg and Kachanovsky method. According to number of erosional or depositional points the area of these points was determined and the total erosion or deposition in (Ton ha1) were divided to the erosional or depositional acreage for determining the average erosion or deposition rate of the watershed .The gross erosion (Ton ha1) and deposition was calculated by dividing the total erosion or deposition (ton) to the total area of the watershed. The average erosion , deposition, gross erosion and gross deposition rate were 88, 172,58 , and 32 ton h1 a respectively , and the SDR was 45%. Revised Universal Soil Loss Equation (RUSLE) was selected for calculating the water erosion. The different parameters like R,K, IS, C and P were calculated according to standards of RUSLE, their value in this experiment were 40,0.3,13, 0.5 and 1 respectively . the water erosion was the produ1 of these parameters which was nearly 80 ton ha1 a1 .Tillage erosion according to tillage depth (Dp), bulk density (BD) , soil fluxe constant (A), slope of the correlation line (B) and inclination angle (0) was determined by Govers-Lindstrome relation as fallow:
Qdown=BD xDp(A+Bsin 0 )Tillage erosion using above parameters and relation was 20 ton ha1 a1. The total erosion mainly can be divided to water erosion and tillage erosion which constitute the 80% and 2Q% of the total erosion respectively. The splash erosion , and consolidation constitute only 1% of total erosion.برای ارزیابی کمی میزان تخریب ‘ یک حوزه 5/35 هکتاری درتپه های لسی حوزه آبخیز گرگان رود واقع در 6 کیلومتری جنوب شرقی شهر کرد کوی ونیم کیلومتری غرب روستای بالاجاده انتخاب گردید و پس از شبکه بندی به فواصل 100 متری نقشه توپوگرافی حوزه با روش تاکنومتری تهیه شد ونقشه خطوط هم میزان و سه بعدی آن را با استفاده ازنرم افزار ایزوسورف تهیه نمودیم. میزان سزیم رادیواکتیو 137 در رئوس شبکه و برجستگیها و فرو افتادگیهای بین آنها با استفاده از روش گاما اسیکترومتری بر حسب بکرل برمترمربع محاسبه گردید. مقدار آن با سزیم رادیو اکتیو ریزش یافته مرجع که بمیزان 3300 بکرل در متر مربع در سه نقطه دست نخورده تعیین شده بود مقایسه شد. با استفاده از روش گاما اسپکترومتری بر حسب بکرل بر متر مربع محاسبه گردید .مقدارآن با سزیم رادیواکتیو ریزش یافته وکاجانفسکی مقدار فرسایش و انباشت رسوب نقطه ای محاسبه گردید. با توجه به تعداد نقاط فرسایشی و انباشت رسوب مساحت مناطق فرسایش و انباشت رسوب مشخص وجمع فرسایش و انباشت رسوب در کلیه نقاط مورد مطالعه (برحسب تن برمساحتهای مربوطه به خود تقسیم گردید. بدین ترتیب متوسط فرسایش‘ انباشت رسوب بر حسب تن در هکتار مشخص شد. فرسایش ورسوب ناخالص با تقسیم کل فرسایش و انباشت رسوب به مساحت کل حوزه آبخیز مشخص گردید. بدین ترتیب متوسط فرسایش خاک در نقاط فرسایشی 88 تن درهکتار و میزان انباشت رسوب به مقدار 172 تن در هکتار در سال بر اورد گردید. فرسایش و انباشت رسوب ناخالص به ترتیب 58 و 32 تن محاسبه شد .که منجر به محاسبه SDR بمیزان 45 درصد گردید. رابطه جهانی تجدید نظر شده (RUSLE) برای برآورد میزان فرسایش آبی انتخاب شد. پارامترهای آن یعنی P.C.LS.K.R با استفاده از روشهای استاندارد به ترتیب 40‘3‘13‘5/0و1 محاسبه گردید .حاصلضرب آنها حدود 80 تن می باشد. میزان فرسایش خاک ورزی با توجه به عمق سحم (Dp)وزن مخصوص ظاهری (Bd) ثابت حرکت (A) و شیب معادله (B) وزاویه میل شیب (?) با رابطه لیندتروم گورز Qdown=BD,Dr(A+Bsin?) حدودا 20 تن در هکتار بر اورد گردید . بدین ترتیب فرسایش کل حوزه عمدتا از دو چهره فرسایشی آبی که80% و فرسایش خاک ورزی که 20% بقیه را تشکیل داده است تشکیل شده است .حرکت خاک در اثر پانسمان ویا نشست شخم جزئی و درحد 1 تن در هکتار بر آوردمی شود.پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-طراحی وساخت دستگاه اندازه گیری عمق کارگاوآهنها15883FAرضاعلیمردانیمسعودشهربانونژادعلیمحمدبرقعیJournal Article19700101One of the factors affecting the performance. of tractor - implement system is the working depth of the plows .The working depth is the main factor in determining draft required for a tillage operation. Measurement of depth is done through manual and mechanical methods. A system that is able to display and record instantly the working depth of plows is a necessity and the objective of this research. The system is composed of three parts including the transducer, display , and a recorder . The assembled system was mounted on a three- bottom moldhoard plow and tested in the field. The overall system worked well and the working depth was plotted by the recorder. A good agreement was found between the depth measured manually and recorded by system’s x-t recorder (r=O.982) in the field.در کشاورزی مکانیزه اندازه گیری عمق کار ادوات خاک ورزی از اهمیت خاصی برخوردارمیباشد. آگاهی از عمق کارگاوآهنی می تواندکنترل یکنواختی عملیات در مرحله تهیه زمین و در نتیجه افزایش عملکرد محصول را به دنبال داشته باشد. درمحاسبه نیروی کشتی مورد نیاز گاو آهن ونیز بررسی پیرامون کارایی ماشینهای کشاورزی اندازه گیری عمق کار ضروری می باشد. در این تحقیق برای تعیین عمق کارگاو آهن های برگداندار ‘ چیزل و بشقابی دستگاهی طراحی و ساخته شد که با نصب بر روی قاب آن می تواند عمق کار را بصورت لحظه ای ثبت و به نمایش بگذارد و دستگاه فوق از سه قسمت مبدل‘ نمایش دهنده و ثبات تشکیل شده است. پس از تکمیل مراحل طراحی و ساخت وسیله بر روی قاب گاو آهن برگرداند سوار نصب و در مزرعه مورد ارزیابی قرارگرفت. نتایج آزمایش های انجام شده حاکی از عملکرد مناسب سیستم طراحی شده ای که نتایج ان در این مقاله ارائه شده است.پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-تأثیر کاربرد اسید جیبرلیک در رشد ونمو دانهال های بنه و کلخوک15884FAبهرام بانینسبمجیدراحمیJournal Article19700101This research was conducted to evaluate the effects of gibberellic acid (100,250,500,750,100 mgL1) on seedling growth and development of (P.mutica F.&M.) and (P.khinjuk Stocks)The results of this study showed that GM significantly increased length of internode, fresh weight, and dry weight in both species.Although higher concentration of GM induced rate of growth,however growth malfOrmation was clearly evident in the seedlings. The effect of GM on seedling growth was noticed 15 to 30 days after treatment.این پژوهش به منظور بررسی اثرات اسید جیبرلیک (100‘ 250‘ 500‘ 750‘1000قسمت در میلیون)بر رشد ونمو دانهال بنه (M cia mutica F.?) و دانهای کلخوک (p.khinjuk stocks) به اجرا در آمد . نتایج نشان داد که اسید جیبرلیک بطور معنی داری سبب افزایش طول میانگره وزن تر وخشک شاخسارهای هر دو گونه در مقایسه با شاهد گردید در حالی که تأثیری بر روی ریشه ها نداشت. اسید جیبرلیک هرچند که در غلظت های بالا فاکتورهای گفته شده را افزایش داد ولی به وضوح سبب بد شکلی هایی در دانهال ها شد بررسی ها همچنین نشان داد که بیشترین اثر جبیرلیک در افزایش رشد طولی شاخساره مربوط به روزهای پانزدهم تا سی ام بعد از محلول پاشی بوده است.پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-اثر گل گوگرد وکاه غنی شده برخصوصیات پشم بره ها15885FAنصرت اله طاهرپوردریعلینیکخواهمنوچهرمنعمناصرکاشانیانJournal Article19700101In this study, 72 Varamini male lambs at seven months of age with an average body weight of 38.4±19 Kg were randomly divided into 9 groups (8 lambs/group) . The lambs were fed with nine different rations which were supplemented with sulfur(S) and contained urea-treated straw (UTS):
(0)S,(0)UTS; (0.1)S.(O)UTS; (0.2)S,(0)UTS; (0)S,(15)UTS;(0.1)S, (15)UTS;(0.2)S,(15)UTS;(0) S, (30)UTS;(0.1)S, (30)UTS and (0.2)S,(30)UTS, respectively for 100 day. The ratio of nitrogen to sulfur(T) in the rations which had 0, 0.1 and 0.2 , of S was 10, 6.6 and 4.9, respectively. The diets were isocaloric and isonitrogenous . After a 30 - day adaptation period the lambs were drenched and vaccinated and were fed for 100 days .The parameters which were measured included diameter(mm), staple length(cm),medulation(%) , type of fibre(%) , vegetable matter(%), wool nitrogen(%), wool sulfur(%) and clean wool(%).Mean fibre diameter was significantly (P <0.05) different among groups of lambs which recieved different level of S supplement . The lambs which were fed with the ration containing 0.2% S, had lower wool diameter, while, the group which recieved the rations without S had a higher number of fibres greater than 60(mm) diameter. Clean.wool, coarse and fibre length percentages of the lambs which recieved 15% UTS were significantly. (P<0.05) different ,from other treatments. The wool quality of lambs that did not recieve S, UTS or both, was low. Incorporation of S or LJTS did not significantly alter wool nitrogen, but significantly (P<0.01) changed wool sulfur content. The lambs which received the highest level of S and UTS (0.2 and 30% respectively) had optimum wool length and uniform fibre length , diameter, clean wool and fleece weightاین پژوهش با استفاده از 72 راس بره نر 7 ماهه ورامینی و 9 جیره غذایی در برگیرنده سه سطح کل گوگرد (صفر ‘ 1/0‘ و 2/0 درصد ) وسه سطح کاه جو غنی شده با محلول 5% اوره (صفر ‘ 15‘ و 30 درصد ) در قالب یک طرح کاملا تصادفی با روش فاکتوریل 3*3 به مدت 100 روز اجرا گردید. درخاتمه آزمایش‘ طبق دستورالعمل استاندارد‘ با استفاده از پشم چین نمونه بردار دستی‘ نمونه های پشم از ناحیه پهلو تهیه و قطر‘ طول‘ چربی همراه پشم ‘ مواد گیاهی ‘ مقدار پشم شسته شده‘ انواع الیاف‘ درصد الیاف مدولانی ‘ مقدار گوگرد و ازت پشم اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که گوگرد مصرفی بطور معنی داری (05/0>p) بر قطر پشم اثر گذاشت .2/0 درصد گوگردی استفاده کرده بودند درصد بیشتری از الیاف ضخیم (بالای 60 میکرون) بود. در بره هائیکه با جیره حاوی 15% کاه جو غنی شده بودند. الیاف بطور معنی داری ضخیم تر و بلند تر (01/0>p) بودند ‘ ومقدار پشم شسته بیشتری (05/0>p) نسبت به بره هایی که با جیره های حاوی سطوح دیگر کاه غنی شده تغذیه شده بودند‘ الیاف بطورمعنی داری ضخیم تر و بلندتر (01/0>p) بودند‘ ومقدار پشم شسته بیشتری (05/0>p) نسبت به بره هایی که با جیره های حاوی سطوح دیگر کاه غنی شده تغذیه شده بودند تولید کردند. افزایش معنی داری طول (01/0>p) ‘ قطر (05/0>p) ویکنواختی در طول (05/0>p) در بین واحدها ی آزمایشی همراه با افزایش وزن بیده مشاهده شد. کیفیت پشم دربره هایی که جیره بدون مکمل گوگردی یا بدون کاه غنی شده یا فاقد هر دو آنرا مصرف کرده بودند در سطح پائین تری بود. ازت موجود در پشم تحت تأثیر جیره قرار نگرفت ولی بین مقادیرگوگرد موجود در پشم اختلاف معنی داری (01/0>p) مشاهده گردید. استفاده از بالاترین سطوح گوگرد وکاه غنی شده (به ترتیب با 2/0 و 30 درصد) بعلت افزایش متناسب در قطر ‘ طول ‘ یکنواختی طول الیاف‘ مقدار پشم شسته و وزن بیده‘ مناسبترین جیره تشخیص داده شد.پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-بررسی ترکیب پذیری ونوع عمل ژن در لاین های کنجد(Sesamum indicum) سعدالله15886FAمنصوریمحمدرضااحمدیJournal Article19700101به منظور بررسی و مطالعه اثرات ترکیب پذیری عمومی‘ خصوصی ونحوه عمل ژن ها در 7 رقم کنجد از حیث صفات ارتفاع بوته‘ تعداد کپسول در بوته‘ وزن هزار دانه ‘ عملکرد بوته و درصد روغن از یک طرح دی آلل کراس 7*7 یک طرفه استفاده گردید. در بهار سال 1372 بذور والدین کشت وکلیه تلاقی های مورد نظر به مرحله اجرا در آمد.
در سال زراعی بعد بذرهای 21 هیبرید F1 حاصل به همراه 7 والد درقالب طرح بلوک های کامل تصادفی درمزرعه تحقیقاتی مؤسسه اصلاح و تهیه نهال و بذر کشت گردید. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه آماری داده های حاصل در کلیه صفات مورد بررسی اختلاف بسیار معنی دارمشاهده شد. تجزیه دی آلل کراس براساس روش 2 مدل مختلط (MixB) B گریفینگ برای صفات مورد نظر انجام گرفت. اثرات ترکیب پذیری عمومی (GCA) و ترکیب خصوصی (SCA) برای کلیه صفات در سطح آماری1% معنی دار گردید.نسبت /MS(GCA) )MS(SCA)میانگین مربعات GCAبه (SCAدرمورد کلیه صفات به استثناء وزن هزاردانه معنی دار بود ونتیجه گیری شد که برای ارتفاع بوته ‘ تعداد کپسول در بوته ‘ عملکرد بوته و درصد روغن بیشترین سهم واریانس ژنتیکی منتج از واریانس غیر افزایشی (غلبه و اثرمتقابل) است. سهم نسبتا قابل توجه واریانس افزایشی درصفات یاد شده بیانگر بالا بودن وراثت پذیری این صفات بوده و زمینه انتخاب موفقیت آمیز برای این صفات را فراهم می سازد . بر اساس نتایج فوق اصلاح کنندگان این نبات خواهندتوانست با تأکید بر انتخاب بهترین والدها پروژه های اصلاحی خود را طرح ریزی نمایند.پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-آثار ناشی از مصرف روغن پالم در لیپید انسان15887FAسید حسین میر نظامیضیابریJournal Article19700101In this research project the side effects of Hydrogenated oil (Having Palm-oil) consumption on total lipid of LDL levels in Human blood was studied .Thirteen men were selected and Fed according to age, weight, height and activities with foods containing Hydrogenated palm oil (22/9% palmetic acid)for 16 days. To verify the results of the experimental research. multiple range test and T-Test was used. The result of the blood analysis have shown that the LDL cholesterol was increased averagely. from 89123 ± 16/3 1 mg/dl to 132/53 ± 25/99 mg/dl at the end of (experimental ) peroid .Was less than five percent which was not significant.but the LDL chiosterol was more than five percent wich could be considered significant at the day of 16 th. Results indicated that there was an increase in LDL content (43,30 mg/dl) after 16 day experiment .Total cholestrol was also inctreased during this peroid. For comparsion , seven men , according to their age, weight ,height and activities, were selected and fed with foods containing corn oil for 16 days. The results of blood analysis in this group indicated that HDL cholesterol was increased from 50171 mg/dl to 66/57 mg/dl at the end of the period comparision made between men’s total cholesterol of two different groups. The results have shown that HDL for those were fed by corn oil was not signidficant for the 1th and 8 th days of experiment but the HDL was significant after 16 days of experimental period.The results of the experiments have shown.
I - The consumption of the Hydrogenated oil containing palm oil should not be recomended.
2 - For most people specially for those with high LDL. the consumption of corn oil should be recomanded.
3 - Stric tregulations for importation of palm oil should imposed and their should be caused in hydrogenated oilدر این طرح تأثیر سوء مصرف روغن هیدروژنه شده حاوی روغن پالم (روغن نخل )بر روی لیپید انسان به خصوص کلسترول بد (LDL) مورد بررسی قرارگرفت . سیزده نفر داوطلبان درمدت شانزده روز با تنظیم نمودن جیره غذایی برحسب وزن ‘ سن ‘ قد وفعالیت بدنی از روغن نباتی هیدروژنه شده حاوی روغن پالم(روغن جامدحاوی 9/22 درصد اسید پالمتیک) تغذیه شدند. برای تعیین صحت طرح تحقیقاتی از طرح آماری آنالیز واریانس با دسته بندی یکطرفه بین داوطلبان و آزمون T-student استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه خون شرکت کنندگان وبا استفاده از طرح آماری (T-Test) بیانگر این مطلب است که میانگین کلسترول بد (LDL) از 31/16±53/89 dI/mg در روز شانزدهم افزایش یافته است به عبارتی دیگر میزان کلسترول بد در طول مدت کوتاهی 30/43 dI/mg افزایش یافته است. مقایسه هفت نفر از داوطلبان در طی مدت شانزده روز با تنظیم نمودن جیره غذایی بر حسب وزن ‘ سن ‘ قد وفعالیت بدنی از روغن ذرت تغذیه شدند. نتایج حاصل از تجزیه خون آنها نشان می دهد که برخلاف روغن جامد هیدروژنه شده حاوی روغن پالم‘ روغن مایع ذرت باعث افزایش میانگین کلسترول خوب (HDL) 61/4±71/50 dI/mg درروز اول به 24/8±57/66 dI/mg درروز شانزدهم شده است. با استفاده از طرح آماری TTEST نتایج نشان می دهد که میزان کلسترول خوب (HDL) در افرادی که با روغن ذرت تغذیه شده بودند در روزهای اول وهشتم در سطح 5 درصد معنی دار نیست اما میزان کلسترول خوب درآنها بعد از تغذیه شانزده روز در سطح 5 درصد معنی دار است .سه مطلب را می توان ا زنتایج حاصل توصیه نمود.
1. از تغذیه روغن جامد هیدروژنه شده حاوی روغن پالم‘ حتی الامکان خودداری شود
2. برای افرادی که کلسترول بد (LDL) خونشان بالاست و بطور کلی برای همه افراد استفاده روغن مایع ذرت در جیره غذایی پیشنهاد می شود.
3. از ورود روغن پالم وافزودن آن به روغن جامد هیدروژنه شده جلوگیری شودپرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-اثر تنش خشکی بر تغییرات پروتیینهای محلول و اسیدهای امینه دو رقم نخود ایرانی15888FAدکتر مه لقاقربانلیدکتر رضاحیدریدکتر مجیدنوجوانمهندس طیبهفربودنیاJournal Article19700101The effect of water stress on the Proteins and amino acids con tent of two different cultivars of chickpea (Cicer arietinum) was studied.. The results of ANOVA showed that the soluble proteins decreased while amino acids accumulated during the stress in shoot and root of both cultivars. Decreasing of proteins and increasing of amino acids had a positive correlation with water stress. Variation of proteins in two cultivars were not significant, but accumulation of amino acids was higher in Kaka than Jam. This may suggests that Kaka is more tolerant to water stress than Jam. Consideration of each amino acid showed that aspartic acid, glutamic acid, proline, leucine and arginine have increased under drought stress. There was no any significant change in the amount of The other amino acids.اثر تنش خشکی بر تغییرات پروتئینهای محلول و اسید امینه دورقم نخود ایرانی بنامهای جم وکاکا در دومرحله رشد رویشی و زایشی مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج حاصل از آزمایش نشان داده اند که در اثر تنش خشکی بمدت سه هفته ‘ پروتئینهای محلول هر دو رقم در اندامهای هوایی و ریشه درهر دو مرحله رشد‘ کاهش یافته و برعکس میزان اسیدها ی امینه افزایش یافته است. آنالیز آماری تغییرات میزان پروتئینهای محلول دو رقم در دو مرحله رشد نشان داد که اختلاف دو مرحله رشد معنی دار نبوده ولی افزایش اسیدهای امینه رقم کاکا بیشتر از رقم جم می باشد. این امر نشان می دهدکه رقم کاکا در برابر تنش خشکی مقاومتر ازرقم جم بوده است. بررسی تغییرات هر یک از اسیدهای امینه نشان داد که اسید اسپارتیک‘ اسید گلوتامیک‘ پرولین‘ لوسین و ارژینین در اثر تنش خشکی درهردو رقم افزایش پیدا کرده و اسیدهای امینه دیگر تغییر معنی دار نداشته اند.پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-تأثیر نوع محیط کشت بر جوانه زنی دانه گرده بادام درکشت In-vitro15889FAعلیایمانیعلیرضاطلاییJournal Article19700101Most commercial almond cultivars are self incompatible, therefore cross pollination and fertilization are important factors in production and harvesting a good crop. Since seed is considerates as the main product of almond trees, therefore fertilization and viable and compatible pollen play an essential role in this process. To find the effect of culture medium type for pollen germination, four different media were used. This experiment was carried out during 1996 in college of agriculture, university of tarbiat modarres. Results of the expriment indicate that the percentage of pollen germination are widely in different media. The highest germination percentage of pollen (94%) was observed in basic medium with 10% sucrose and 2% agar and the lowest pollen germination (22.68%) was found with 10% sucrose and 1.5% agar (basic medium i.e. Calcium nitrate 100 ppm; Magnesium sulphate 200 ppm; Potassium nitrate 100 ppm). The best temperature for almond pollen germination in early pollen age is 20 .The pollen age, environmental conditions and the media type are considered of significant effect o\f pollen germination.اکثر ارقام تجارتی بادام خودناسازگار هستند. ازاین روبرای داشتن محصول کافی بادام عمل ذکر کرده افشانی و بدنبال آن تلقیح و تشکیل میوه ضرورت تام دارد. قسمت خوراکی میوه بادام بذر آن است که در اثر تلقیح بوجود می آید. لذا وجود دانه گرده زنده و سازگار درموقع گرده افشان الزامی است. بنابراین اطمینان از احتمال تنژیدن کافی دانه گرده در برنامه های بهنژادی ومطالعات گرده افشانی بادام‘ حائز اهمیت می باشد. بدین منظور آزمایشی برای آزمون جوانه زنی دانه گرده بادام در محیط های کشت مختلف برای تعیین قوه نامیه آن با آزمایش فاکتوریل دو عاملی با طرح کامل تصادفی درآزمایشگاه گروه باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربییت مدرس در سال 1357 انجام گرفت. در این آزمایش دانه های گرده بادام رقم دیگل انتخابی پس از تهیه و آماده سازی در چهار محیط کشت مختلف قرار گرفتند. نتایج حاصل ازاین آزمایش نشان داد که درصد جوانه زنی دانه گرده در محیط های کشت با ترکیبات مختلف متفاوت می باشد. بطوریکه بالاترین درصد جوانه زنی دانه گرده بیش از 94% در محیط کشت پایه (نیترات کلسیم‘ اسید بوریک‘ سولفات منیزیم ونیترات پتاسیم به ترتیب 300‘100‘ 200و 100 پی پی ام) با 10 درصد ساکارز و 2% آگار وکمترین درصد جوانه زنی دانه گرده (67/22%) در محیط کشت پایه با 15% ساکارز و 5/1 درصد آگار بوده است. نتیجه آزمایش نشان داد که سن اولیه دانه گرده‘ درجه حرارت حدود 20ْ ونوع محیط کشت در جوانه زنی دانه گرده بادام بطور قابل ملاحظه ای مؤثر است.پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-بررسی صحرایی و آزمایشگاهی تغییرات سرعت نفوذ آب به خاک در اثر مواد معلق موجود در آب درطرحهای تغذیه مصنوعی15890FAسید فرهادموسویعلیبصیرپوربهروز مصطفیزادهJournal Article19700101Surface runoffs that are used for artificial recharge usually contain a lot of suspended particles. These particles enter the artificial recharge installations by water and after sedimentation , cause a low permeable layer or move into deeper parts of soil and cause reduction in infiltration . This clogging phenomenon is one of the limitations for development of artificial recharge projects . In this research, the effect of clogging in Ramsheh and Kohroyeh artificial recharge projects in Isfahan Province and the effect of concentration and grading of suspended materials was studied. The results showed that average infiltration rate in recharge ponds of Ramsheh project decreased from 2 m/day to 0.5 rn/day and that of Kohroyeh project decreased from 1.5 rn/day to about 1.0 m/day in five months of the first operating period. The concentration of suspended materials in the water is the main factor which causes clogging and their grading had little Influence on the trend of this phenomenon. Removal of settled sediment layer (in laboratory study) was not very effective in restoring original infiltration rate. Primary settling of water to eliminate entering sediments can reduce the damaging effects of cloggingجریان آبهای سطحی که به منظور تغذیه مصنوعی سفره های زیرزمینی بکار می روند عموما حاوی ذرات معلق زیادی هستند. این ذرات همراه با آب وارد سازه های تغذیه مصنوعی شده و در اثر ته نشینی آن ها یک لایه با نفوذ پذیری کم تشکیل می شود. یا به بخشهای عمیقتر خاک رفته وکاهش سرعت نفوذ خاک راسبب می شوند. پدیده انسداد یکی از عوامل محدودکننده تغذیه مصنوعی محسوب می شود. در تحقیق حاضر‘ ضمن بررسی این پدیده در دو طرح تغذیه مصنوعی رامشه وکهرویه در استان اصفهان ‘ اثر غلظت و دانه بندی مواد معلق با استفاده از بررسیهای صحرایی و یک مدل آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که به طور متوسط‘ سرعت نفوذ آب در استخرهای تغذیه مصنوعی از 2 متر در روز به حدود 5/0 متر در روز در طرح رامشه واز 5/1 متردر روز به حدود یک متر در روز در طرح کهرویه در طی 5 ماه در اولین سال بهره برداری کاهش یافته است. غلظت مواد معلق موجود در آب عامل اصلی بروز پدیده انسداد می باشد و دانه بندی آنها تأثیر کمی در روند این پدیده داشته است. برداشتن لایه رسوبی ته نشین شده سطحی در بازیابی سرعت نفوذ اولیه چندان موثرنبوده است. پیش پالایی آب برای رسوبات ورودی به سازه های نفوذی می تواند اثرات زیانبار انسداد را کاهش دهد.پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-بررسی استفاده از ویناس چغندر قند در تغذیه نیمچه های گوشتی15891FAسید رضا میرائیآشتیانیمحمودشیوازادعلی نیکخواهJournal Article19700101An experiment was designed and conducted to evaluate the use of beet vinasses in broiler diet. Four isocaloric diets (with 2900 Kcal/kg metabolizable energy) were formulated, using ratios of 0, 2, 4 and 6 percent of vinasses (discard molasses), for each of starter and grower phases. The diets were fed to % one week old male chickens. A completely randomized design with 4 treatments (diets), 3 replicates per treatment and 8 chickens per experimental unit(pen) were asigned. Body weight, feed consumption, water consumption and excreta moisture content were measured weekly. There was no statistically significant difference between diets concerning above measurements and calculated feed conversion ratio. However, the difference for calculated cost of feed per kilogram of body weight was significant(P <0.05) between diets, the higher ratio of vinasses in diet the higher the cost. The effect of vinasses in diets on the ratio of the weight of liver and gallbladder relative to chickens’ final body weight was not significantly different. The results obtained in this study suggest that the use of beet vinasses in broiler diet is not feasible and not economically recommendableبه منظور بررسی امکان استفاده از ویناس (پساب حاصل از فرایند قندگیری از ملاس) در تغذیه گوشتی ‘ آزمایشی با استفاده از نسبت های 0‘ 2‘4و6 درصد ویناس چغندرقند در جیره های با انرژی کاملا یکسان (Isocaloric) دارای 2900 کیلو کالری در کیلوگرم انرژی قابل متابولیسم ‘ انجام شد. ویناس مورد استفاده از کارخانه قند نیشابور تهیه گردید. با جیره های موصوف 96 قطعه جوجه خروس نژاد تجاری لوهمن پس از سن ده روزگی به مدت 6 هفته (سه هفته جیره مرحله آغازی و سه هفته جیره مرحله رشد) تغذیه شدند. در طول آزمایش مصرف غذا ‘ مصرف آب‘ افزایش وزن و رطوبت نسبی بستر بصورت هفتگی برای هر واحد آزمایش جداگانه اندازه گیری گردید. بازده غذایی و هزینه غذای مصرفی در ازای هر کیلوگرم وزن زنده تولیدی نیز محاسبه شد. نتایج تجزیه آماری نشان داد که تفاوت بین جیره ها در رابطه با متغییرهای مذکور‘ غیر از هزینه خوراک مصرفی معنی دار نبود. با توجه به افزایش هزینه خوراک مصرفی درازای هر کیلوگرم وزن زنده تولیدی‘ استفاده از ویناس در تغذیه جوجه های گوشتی قابل توصیه نیست. بازرسی اندامهای داخلی دو قطعه ازجوجه های مربوط به هر جیره پس از پایان آزمایش مشکل خاصی رانشان نداد و تفاوت نسبت وزن کبد و کیسه صفرا به وزن بدن در مقایسه نیمچه های تغذیه شده با جیره های مختلف معنی دار نبود.پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-روش نوین برای جایگزینی استات بازی سرب در تعیین عیار چغندرقند15892FAمنوچهرحامدیرسولمطهریJournal Article19700101Basic lead acetate is a common clarifying agent in sugar determination especially in sugar factories. Because of its toxic nature and hazard of contamination of the environment a mixture of zinc actate and Calcium hydroxide, zinc acetate and calcium hydroxide, alumminum sulfate, and alumminum chloride plus calcium hydroxide were used. The results of these studies show that the mixture of zinc acetate and calcium hydroxide is the most suitable substitute for basic lead acetate with regard of sugar determination, speed of filtration, clarification, N,K and a-amino N.استات بازی سرب ماده زلال کننده متداول در تعیین عیار چغندر قند بویژه درکارخانه های قند است. به علت ماهیت سمی این ماده و خطر الودگی محیط زیست برای جایگزینی آن از مخلوط استات روی و آب آهک‘ استات روی و سود‘ سولفات آلومینیومی وکلرید آلومینیم به اضافه آب آهک استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که مخلوط استات روی و هیدروکسید کلسیم از نظر درصد عیار قند‘ سرعت صاف شدن ‘ شفافیت میزان K,Na و a-N آمینواسیدها به عنوان ماده زلال کننده شربت ها مناسبترین جانشین استات بازی سرب است.پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-ارزیابی برخی مشخصات فیزیکی و شیمیایی خاکهای گچی ومقایسه آن با روشهای متداول استاندارد15893FAحسنرحیمیسیاوشتاتلاریامیر پویان نژادهاشمیJournal Article19700101In the recent decades, destruction of hydraulic structures founded on gypsiferous soils, has created serious problems for designers, contractors, and operators, specially, in the Middle East Countries.In this research it has been tried to investigate the behaviour of gypsiferous soils with increasing temperature and to evaluate the effects of drying temperature at (105 C). Another objective of this study was to evaluate the suitability of the current partice on grain size analysis methods in gypsiferous soils. Since the gypsiferous soils are widely spread in Iran, three sites namely Saveh, Isfahan and Shiraz have been chosen for investigations.The soil samples taken from the above three sites had (19-26%), (21-32%) and (28-34%) gypsum content respectively and are classified in different groups of SC, SM and ML, according to the Unified Soil Classification System. The electrical conductivity of the samples were 18.2, 15.3 and 3.05 (dS/m) respectively and all of the tests accomplished according to the ASTM standards. Results of experiments for determinations of water content, compaction and Atterberg limits tests showed that the drying temperature of (105 C) for measurement of true water content of gypsiferous soils is incorrect, since the possibility of liberation of ciystallized water from the gypsum composition is not considered. It was found that the water content of gypsiferous soils, must be determined by diying at the temperature of (60C) and adjusted for (105 C).Determination of gypsum content based on liberation of crystallized water under varying temperature can be used in geotechnical tests. Chemical methods for determination of gypsum content such as measurement of sO4 2 and precipitation with acetone have some limitations and takes longer time.Using coating of barium sulphate, in grain size analysis of gypsiferous soils, can prevent floculation and dissolution of gypsum particles in hydrometer test.در دهه های اخیر‘ تخریب سازه های آبی استقرار یافته بر روی خاکهای گچی ‘ مشکلات قابل توجهی را در مقابل طراحان‘ سازندگان و بهره برداران‘ بویژه در کشورهای واقع در منطقه خاورمیانه قرارداده است. در این تحقیق تلاش گردیده است که با توجه به سوابق مطالعات قبلی‘ رفتار خاکهای گچی در حرارتهای مختلف بررسی گردد و تاثیر درجه حرارت (Cْ2 ±105) در تعیین رطوبت که به عنوان معیار رایج آزمایشهای شناسایی خاک‘ مورد قبول واقع شده مورد ارزیابی قرار گیرد. همچنین عدم توانایی روشهای تعیین دانه بندی مرسوم در توزیع اندازه ذرات خاکهای گچی نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. با توجه به فراوانی خاکهای گچی در ایران ‘ سه منطقه ساوه‘ اصفهان و شیراز‘ جهت بررسی انتخاب گردیدند. نمونه های خاک این سه محل به ترتیب دارای (%26-19) ‘(%33-21) و(%34-28) گچ بوده و بر اساس سیستم طبقه بندی یونیفاید در گروههای ‘ SC,ML,SM رده بندی شده اند. هدایت الکتریکی نمونه ها به ترتیب برابر 3.05‘15.3‘18.2 (ds/m) بوده وکلیه آزمایشها دراین تحقیق مطابق با استاندارد ASTM انجام پذیرفته است. نتایج آزمایشهای تعیین رطوبت ‘ تراکم وحدود آتربرگی نشان می دهند که اعمال درجه حرارت وخشکانیدن در دمای معادل (Cْ2 ±105) برای تعیین رطوبت واقعی خاک صحیح نمی باشد. زیرا امکان آزاد سازی بخشی از آب تبلور از ترکیب گچ در این حرارت وجود دارد. در این رابطه ثابت شده است که برای تعیین دقیق رطوبت خاک لازم است نمونه ها در حرارت (Cْ2 ±60) خشک شده و سپس برای حرارت (Cْ2 ±105) تصیح گردند . همچنین اندازه گیری درصد گچ خاک براساس کاهش آب تبلور در اثر حرارت می تواند به صورت موثری در آزمایشهای ژنوتکنیکی به کار گرفته شود. روشهای شیمیایی تعیین درصد گچ از قبیل رسوب گچ با استفاده از استون و یا بر مبنای اندازه گیری SO4-2 طولانی بوده ومحدودیتهایی نیز دارند و روش پوشش با سولفات باریم در دانه بندی خاکهای گچی می تواند مشکل فلکوله شدن و انحلال ذرات گچ را در آزمایش هیدرومتری بر طرف نماید.پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-توارث مقاومت به زنگ زرد در لاین های گندم15894FAمحمدرضاقنادهامحمدرضانقویمحمدترابیJournal Article19700101In order to evaluate the genetic of latent period in response with 2 races of yellow rust and general and specific combining abilities in winter wheat a half diallel was made among five cultivars. Parents and fifteen hybrids were planted in a randomized complete block design and latent period was determined with two races, namley: 134E150 and 6E18A+ in greenhouse. Owing to the high additive variance for latent period in response to race 134E150, the chance of successful selection is very high. Whereas in response to race 6E18A+ dominace variance was more important. Genetic variation of parents showed that there are specific genes in parents and those with lower latent period were dominant.بمنظور بررسی مقاومت ژنتیکی و قابلیت ترکیب پذیری عمومی وخصوصی 5 رقم گندم‘ تلاقی هایی به صورت دای آلل یک طرفه بین آنها انجام شد. والدها و پانزده تلاقی نسل اول درطرح بلوکهای کامل تصادفی در گلخانه کشت شدند و پس از تلقیح با نژادهای 134E150و6E18A+ صفت دوره کمون ارزیابی شد . بررسی اجزاء واریانس ژنوتیپی والدین و هیبریدها برا ی نژاد134E150 نشان داد که قسمت اعظم تنوع مشاهده شده در صفت دوره کمون متعلق به واریانس افزایشی است که شانس یک انتخاب موفقیت آمیز را فراهم می سازد در صورتیکه برای نژاد 6E18A+ واریانس غلبه دارای ارزش بیشتری بود. تنوع ژنتیکی والدین بیانگر وجود ژنهای اختصاصی در والدین مقاوم بود.همچنین والدین با دوره کمون کمتردارای ژنهای غالب بودند.پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-اثر اتفن و CCC بر کیفیت نهالهای بذری گوجه فرنگی رقم های ارلی اورباناورد کلود15895FAعلی اکبررامینJournal Article19700101Experiments under glasshouse and field conditions were carried out to examine the effect of ethephon and CCC on quality of tomato transplants cvs Early Urbana and Red Clode at The Isfahan University of Technologf. Treatment of tomato transplants cvs. Red Clode and Early Urbana with ethephon (2-Chioroethyiphosphonic acid) and CCC (2- Chioroethyltrimethyl ammonium chloride) at three unfolded leaves stage prior to pulling from glasshouse and in the field, improved quality of transplants. Ethephon and CCC applied at 50, 100 and 200 mg/L significantly decreased stem length but increased stem diameter when compared with untreated control. Ethephon at 50 and 100 mg/I. resulted transplants with more adventitious roots. Higher concentration of ethephon (200 mg/L) however, provided plants with massive adventitious roots, whereas CCC had little effect on root initiation in both uItivars. Other growth parameters of transplant such as water content and canopy architecture were also, improved by ethephon and CCC treatments, however, ethephon applied at 200 mg/L in both cvs proved to be more effective than other treatments.پژوهش هایی تحت شرایط گلخانه ومزرعه بمنظور بررسی اثر دوماده اتفن وCCC بر کیفیت نهالهای بذری گوجه فرنگی رقم های ردکلودوارلی اوربانا در دانشگاه صنعتی اصفهان‘ صورت پذیرفت. تیمار نهالهای بذری گوجه فرنگی ارقام درکلودوارلی اوربانا ‘ کاشته شده در گلخانه ومزرعه با اتفن(2-Chlorocthylphosphonic acid) و ccc
(2-chloroethyltrimethyi ammonium chloride) درمرحله سه برگی ‘ موجب بهبود کیفیت نشاء تولید شده گردید.مصرف اتفن و CCC با غلظت های 50‘ 100و 200 قسمت در میلیون بطور معنی داری (01/0>P) سبب کوتاهی و قطور گشتن ساقه گردید . همچنین تیمارگیاه با اتفن با غلظت های 50 و 100 قسمت در میلیون ‘ تعداد ریشه های نابجا را در گیاه بطور چشمگیری افزایش داد. مصرف بیشتر اتفن (200 قسمت د رمیلیون) در هر دو رقم موجب تولید نشاء با ریشه های انبوه گردید. ولی ‘ اثر CCC در تولید ریشه های نابجا در مقایسه با اتفن بسیار اندک بود. سایر شاخص های رشد نشاء از قبیل میزان آب و آرایش برگها در گیاهان تیمار شده با اتفن و CCC نیز بهبود یافت . اما بیشترین اثر در هر دو رقم با مصرف 200 قسمت در میلیون اتفن مشاهده شد.پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-اثر حرارت و آمونیاکی جوروی اسیدیته شکمبه ‘ تولید و ترکیبات شیر گاو هلشتاین15896FAعلینیکخواهمحمدحسن نسریفتحیغلامعلینهضتیJournal Article19700101The objective of this study was to evaluate the effects of ammoniated (AMB), roasted (ROB) and ammoniated- roasted (ARB) barley grain on milk yield, milk composition and rumen pH of lactating Holstein cows. To prepare processed barley,
barley grain was mixed with 4% urea solution with 100:75 ratio (barley:water) and
.
ensiled for 60 days; barley was also roasted at tt5-t2OC (ROB) and then ammoniated
in the case of ARB. In this investigation twelve maltiparous Holstein cows in early lactation (52:t to DIM) with similar body conditions were assigned to four rations in a balanced change over design. The rations (63% concentrate, 37% alfalfa) were used as total mixed ration. The cows were fed rations contained 37% barley (ration 1), 37% AMB (ration 2), 37% ROM (ration 3) and 37% ARB ad libitum, for three periods (28 days/period) with 7 days interval. The rations were similar, as far as, ingredients, ingredients percentage chemical, composition and energy were concerned. Average daily milk yield (4% FMC) were 20.92, 23.10, 24.12 and 24.15 kg for the cows were fed ration 1,2,3 and 4, respectively. Milk fat percentages were 2.20, 3.30, 3.28 and 3.55 ; and protein percentages, 3.11, 3.30, 2.26 and 3.06, for ration 1 through 4, respectively. Average, of milk total solid percentage for ration 2 (12.4), and 4(12.07) were higher than ration 1 (11.6) and 3(11.90), the difference between these two groups was significant (P<5%). Dry matter intake for one kg milk yield (4% FCM) was 1.11, 1.04 , 1.03 and 1.00 kg for ration 1 through 4, respectively. The rumen pH of the cows was receviedration 1 was the lowest (6.02) while those fed ration 4 was the highest (6.43), the difference significant (P<5%).Fecal pH of the cows fed ration 1,2,3 or 4 were 6.12, 6.13, and 6.20 respectively with no significant differences. On the basis of these data, we can conclude that by ammoniating and/or roasting barley grain, it is possible to increase percentage of milk fat, milk yield and reducing the incidence of rumen acidosis in milking cows.در این پژوهش اثر حرارت دادن و آمونیاکی کردن دانه جو روی تولید شیر‘ ترکیبات شیر و اسیدیته شکمبه مطالعه گردید. دانه جو در حرارت 120-115 درجه سانتیگراد تف داده شد. برای تهیه جو آمونیاکی شده ‘ 100 کیلو گرم دانه جو با 75 کیلو گرم محلول 4% اوره مخلوط و بمدت 60 روز سیلو گردید . در این آزمایش بر اساس یک طرح چرخشی متوازن 12 رأس گاو هلشتاین شیرده با وضعیت یکسان (10±52 روز پس از زایش) با جیره های غذایی هم مانند از نظر مواد و درصد اجزاء متشکله (37% یونجه و 63% کنسانتره) و ترکیبات شیمیایی و انرژی حاوی جو فرآیند نشده (جیره 1) ‘ جو آمونیاکی شده (جیره 2) ‘ جو تف داده شده (جیره 3) و جو تف داده شده و آمونیاکی شده (جیره 4) درسه دوره متوالی چهار هفته ای با یک هفته فاصله بین دو دوره تغذیه شدند. میانگین شیر تولیدی (بر مبنای 4% چربی) گاوهایی که از جیره های 1‘2‘3‘و4 و تغذیه شده بودند. بترتیب برابر b94/20‘a20/3‘a28/3 و a55/3 بود. این روند در مورد درصد پروتئین برابر a11/3‘a30/3 ‘b96/2 ‘a06/3 بود . میانگین درصد کل موادجامد شیر گاوهای تغذیه شده با جیره 2(4/12) ‘ با جیره 4(07/12) بیشترین ولی تغذیه شده با جیره 1 (6/11) و جیره 3(90/11) کمترین بود که تفاوت بین دومیانگین اول با دو میانگین دوم معنی دار بود (05/0>p) ‘ ماده خشک مصرفی گاوهابه ازای یک کیلوگرم شیر تولیدی برای جیره های 1‘ 2‘ 3 و4 بترتیب برابر 10/1 ‘ 04/1 ‘ 03/1و00/1 کیلوگرم بود. pH شکمبه گاوهای تغذیه شده با جیره 1 پایین ترین (02/6) و با جیره 4 بالاترین (43/6) بود که اختلاف بین آنها معنی دار بود (05/0>p) . میانگین pH مدفوع گاوهای تغذیه شده با جیره ها به ترتیب برابر 12/6‘13/6‘12/6 و20/6 بود که تفاوت بین آنها معنی دار نبود. با توجه با این یافته ها چنین استنتاج می گردد. که با آمونیاکی کردن ویا تف دادن جومی توان درصد چربی شیر‘ مقدار شیر تولیدی گاوها را افزایش داده و احتمالا بروز اسیدوز در گاوها را کاهش داد.پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-تأثیر بیمه برکارایی فنی و ریسک گریزی کشاورزان:
کاربرد تابع مرزی تصادفی15897FAجوادترکمانیJournal Article19700101The present study was undertaken to analyze the effects of agricultural crop insurance on productivity and risk attitude of farmers in Kavar district, Fars province. Data, were collected by two stage cluster sampling from both insured and non-insured groups in 1996. Stochastic production functions for both groups as well as the Pratt-Arrow coefficients then were estimated for all sample farmers. Analysis of results revealed that technical efficiency of insured group, on average, is higher compared with non-insured group. The mean levels of technical effciencies were 73.80% and 65.09% for insured and non-insured groups, respectively. The results also indicated that, although coefficient of risk aversion, on average, was lower for the insured group, however, it was not significant.در مطالعه جاری تأثیر بیمه محصولات کشاورزی بر کارایی فنی و ریسک گریزی کشاورزان منطقه کوار مورد بررسی قرار گرفت. داده های مورد نیاز با استفاده از روش نموه گیری خوشه ای دو مرحله ای دربهار 75 جمع آوری شد. از «تابع تولید مرزی تصادفی» ‘ و روش «معادل قطعی محتمل برابر» برای تعیین شاخص های کارایی فنی و ضرایب ارو- پرات بهره برداران بیمه شده و بیمه نشده استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین کارایی های فنی در گروه بیمه شده‘ بطور قابل ملاحظه ای ‘ بیشتر از گروه بیمه نشده است. میانگین کارایی ها ی فنی گروههای بیمه شده و نشده ‘ به ترتیب 08/73 و 09/65 در صد براورد گردید. تخمین و تحلیل ضرایب ارو- پرات بهره برداران نشان داد که هر چند مقدار آن در گروه بیمه شده در مقایسه با گروه دیگر کمتر است ولیکن تفاوت بین دو گروه معنی دار نیست.پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-ارزیابی کمی وکیفی آب برگشتی در آبیاری نشتی پنبه15898FAمحمداسماعیلاسدیحسینفردادJournal Article19700101Subtantial immmprovements in the application efficiency of furrow irrigation systems are possible when tailwater is no longer a wast.But there must be reuse.Therefore it was attempted to make such an evaluation at cotton farms under study in the Gorgan and Gonbad regions which are the cotton producing regions in the country.during this research four treatments continuous inflow with rates of 1.7,1.4,1.1, and 0.8 liters per second,in gradient furrow 120 meters long with open end ,were investigated in complete randomized block design with 4 replications per treatment.the range of discharge from erosive flow to none erosive flow was different.A1l planting ,and harvesting operations were done in the conventional fashion of cotton farming and irrigation was done according to requirement by gated pipe.During each irrigation the quantity of runoff water was measured with I inch parshal flume and samples of the runoff water was sent to the water precisely evaluated.The results show that the quantity of runoff water the requires the construct of reservoir suitable with the volum of runoff water in each area in order to enable its reuse,thus some of the farm land must be allocated to reserviors must be designed to occupy the minimum amount of land .Also since there was no statistically significant difference between the runoff water of 1.1 and 0.8 liters per second discharge and since these were the smallest capacities under study,hence the use of about 1.1 liters per second discharge or less is recomended for reuse of irrigation ,higher rates of discharge are erosive and produce a larger volum of runoff water and hence need larger reservoir whilst they do not increase yields per unit area.Also,qualitatively ,the results show that the reuse of runoff water for irrigation from the stand point of salinity,acidity,SAR,SSP and the quantity of nutrients contained in it is quite desirable ,and that water together with irrigation water can be classified as C2-S1.But since a pump and pips are necessary to transport and reuse runoff water from down ground in up grounds, in order to prevent settling down of precipitates,which are commonly particles of silt and clay ,within the return pipes,it is necessary to construct precipitation pools.استفاده از حداکثر پتانسیل های کشاورزی موجود درهر محل و افزایش راندمان نهاده های کشاورزی ‘ جهت افزایش تولید محصول اجتناب ناپذیر است. در این راستا افزایش راندمان آب مصرفی در آبیاری اراضی از جمله اهرم هایی است که می توان از ان استفاده نمود . بدین منظور وقتی پایاب جزء تلفات آب به حساب نیاید در راندمان کاربردی سیستم ها ی آبیاری شیاری بهبود قابل ملاحظه حاصل می شود. برای استفاده مجدد از این آب باید ارزیابی دقیقی از کمیت و کیفیت آن صورت گیرد . مقاله حاضرنتیجه تحقیقاتی است که در یکی از مزارع تحقیقاتی تحت کشت پنبه در منطقه گرگان به منظور بررسی تغییرات حاصله در کیفیت پایاب فارو می باشد. آزمایش در 4 تیماردیی 7/1 ‘ 4/1 ‘ 1/1و 8/0 لیتر در ثانیه درهر فاروبه طول 120 متر با انتهای بازو در 4 تکرار انجام و نتایج در طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصله حاکی از آن است که دبی های 8/0 و 1/1 لیتر درثانیه از نظرکمیت کمترین رواناب در بین تیمارها داشته و در این خصوص اختلاف معنی داری بین این دو تیمار مشاهده نشده است. لذا در روش آبیاری با استفاده از رواناب دبی های حدود 1/1 لیتر درثانیه وکمتر از اولویت بیشتری برخوردارند.از نظر کیفیت رواناب حاصله در کلاس C1S1 طبقه بندی شده که برای آبیاری مجدد مناسب است . بدلیل وجود مواد جامدمعلق در آب باید رواناب قبل از پمپاژ به اراضی بالادست از حوضچه های ترسیب عبور داده شود.پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-ویژگیهای جذب سطحی و واجذبی فسفر دربعضی از خاکهای شدیداً آهکی استان فارس15899FAعلیمرادقنبریمنوچهرمفتوننجف علیکریمیانJournal Article19700101The Langmuir and Freundlich isotherms were fitted to P sorption data for 10 highly calcareous soils of Fars province, ranging widely in relevant properties. In this study, 2-g soil samples were equilibrated for 24 hours with 40 mL 0.O1M CaC12 solution contating 5 to 100 mg P/L. The P-treated soils were then extracted with 0.01 M CaC12 solution to study the relationship between P adsorption and desorption characteristics of soils. Plotting the sorption data to the linear form of Langmuir isotherm demonstrated two intersected linear portions. This indicates probably the presence of two adsorption sites which have a widely different affinity for P. The sites in part 1 (corresponding to lower equilibrium P concentration ) had a much higher binding energy constant (K1) than those in part 2 (corresponding to higher equilibrium P concentration). The adsorption data were also observed to follow closely the Freundlich isotherm. Adsorption maxima (b1) calcuated from Langmuir isotherms were positively correlated with .pH (saturated paste), clay, and CEC, and negatively correlated with calcium carbonate equivalent (CCE) in a multiple-regression analysis. Linear relationships were observed between P adsorption and desorption, the slope of lines being different for different soils.همدمای لانگ مویر و فروند لیچ با داده های جذب سطحی فسفر در ده خاک شدیدا آهکی استان فارس که دارای خصوصیات فیزیکی و شیمیایی متفاوتی بودندبرازش داده شد . در این تحقیق ‘ 2 گرم خاک برای مدت 24 ساعت با 40 میلی لیتر محلول کلرید کلسیم 01/0 مولار محتوی 100-5 میلی گرم فسفر در لیتر به تعادل رسانیده شد. مقدار فسفر ناپدید شده از محلول در پایان مدت تعادل بعنوان فسفر جذب شده در نظر گرفته شد.سپس به منظور مطالعه رابطه بین ویژگیهای جذب و آزاد سازی فسفر‘ خاکها تیمارشده با فسفر بوسیله کلرید کلسیم 01/0 مولار عصاره گیری گردید. با برازش داده های جذب فسفر با فرم خطی همده ای لانگ مویر‘ دو قسمت خطی متقاطع بدست آمد که احتمالا نشان دهنده دومحل جذبی با میل ترکیبی متفاوت برای فسفر است. محلهای جذبی در قسمت اول (غلظت ها ی کم محلول تعادل) دارای ثابت انرژی پیوندی (k1) بمراتب بیشتر از قسمت دوم (غلظت های زیاد محلول تعادل) بودند. داده های جذب فسفر با همده ای فروند لیچ نیز قابل توجیه بود. حداکثر جذب فسفر محاسبه شده از همده ای لانگ مویر در یک رگرسیون چندمتغییره با pH (خمیر اشباع) مقدار رس و ظرفیت تبادل کاتیونی خاک همبستگی مثبت و با کربنات کلسیم معادل همبستگی منفی نشان داد. بین فسفر جذب شده و آزاد شده یک رابطه خطی مشاهده گردید که شیب آن برای خاکهای مختلف متفاوت بود.پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-تعیین منحنی مشخصه رطوبتی آب خاک و ضرائب هیدرولیکی خاک از رده دانه بندی15900FAبهروز ابولپورJournal Article19700101Both soil water retention curve and unsaturated hydraulic conductivity data are often necessaiy for solving soil unsaturated flow problems. This study derived a simple method for determining soil water retention curve, unsatuated hydraulic conductivity curve, saturated hydraulic conductivity, hydraulic diffusivity curve and volumetric water content curve from soil texture. Soil water retention curve measured for two samplies in laboratory and calculated for which sample with method derived. The calculatd soil water retention curve for the sample with min. geometric particle-size diameter and max. geometric standard deviation approximated the measured soil water retention curve. The calculated unsaturated hydraulic conductivity approximated the measured conductivities at all water contents for two soil samplesاندازه گیری منحنی مشخصه رطوبتی آب خاک و ضرائب هیدرولیکی آن در آزمایشات صحرایی آزمایشگاه مشکل وهمراه با صرف هزینه و وقت بسیار می باشد. بنابراین استفاده از روشهای تخمینی در این رابطه ضروری به نظر می رسد. روش تخمینی منحنی رطوبتی آب درخاک در این تحقیق بیشتر برای خاکهای ریزدانه با بیشترین دامنه پراکندگی قطر ذرات خاک مناسب بوده وهر چه بافت خاک درشت دانه تر و دامنه پراکندگی قطر ذرات خاک کمتر باشد میزان خطا بین منحنی رطوبتی تخمینی و اندازه گیری شده بیشتر خواهد شد. البته جهت اطمینان بیشتر از این نتیجه لازم است که تعداد بیشتری نمونه خاک تهیه گردد و پس از آزمایشات متعدد بدین نتیجه رسید لیکن در این تحقیق بین دونمونه خاک با بافتهای مختلف آن که پراکندگی بین ذرات خاک بیشتر بوده جواب بهتری نسبت به روش ارائه شده داده است. در تخمین تابع هدایت آبی (تغییرات ضریب آبگذری غیر اشباع نسبت به رطوبتهای خاک) از دوروش مارشال و شپارد استفاده گردید . به نظر می رسد که روش مارشال در تخمین تابع هدایت آبی نسبت به بافت و رطوبت خا ک حساسیت کمتری نسبت به روش تخمینی شپارد دارد و درخاکهای با پراکندگی یکنواخت قطر ذرات خاک روش شپارد تخمین بهتری از تابع هدایت آبی خواهد داد.پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهرانمجله علوم کشاورزی ایران4019980321-بررسی فاکتورهای مختلف د رتولید گندم هاپلوئید از طریق تلاقی با ذرت15901FAسید محسن حسام زادهحجازیحسنزینالیابوالقاسم حسنپورJournal Article19700101Eighteen wheat genotypes (Triticum aestivum L. 2n=6x=42) as female parents with eleven maize genotypes (Zea mayes L. 2n=2x=20) as male parents (pollen donor) were crossed in order to examine the production of haploid wheat by using, five solid culture media. Wheat and maize genotypes were grown in greenhouse and field and maize genotypes were grown in green house under l&.25 temperature and in the field.The effect of environmental factors on the growth and development of pollen tube of maize, the effect of supplemental materials such as yeast and malt extract concentrations on embryo culture and the efficiency of haploid plant production were examined in this study. The effects of wheat cultivars and maize genotypes on embryo formation and haploid seeds in wheat cultivars indicate that the crossability of wheat cultivars with regard to maize genotypes used are different. Among eleven genotypes of maize used, KSC 647 and KSC MA genotypes did not show any compatibility with wheat but the compatibility of the other genotypes in terms of seed set ranged from 11.11 to 100% in wheat cultivars. The obtained embryo frequency varied from 5 to 86/67% . The results of the effect of environmental factors on the growth and development of pollen tube of maize showed that the use of pollen of maize in 25°c temperature and the stigma feathery in wheat at the time of poffination are very important in production of haploid wheat. Also, the effect of supplemental materials such as malt and yeast extracts on embryo culture showed that culture medium of Y2 MS + malt extract 100 mg/I compared to other used media has increased normal haploid plant formation. The effect of radiation treatments on the growth of pollen tubes indicates that overall effects of green, red, blue, yellow and dark radiation compared to white radiation (standard) were not significant.18 واریته گندم نان (Triticum aestivum L. 2n=6x=42) به عنوان والد مادری با 11 ژنوتیپ ذرت (zea mays L. 2n=2x=20) به عنوان والد پدری دهنده گرد تلافی یافتند تا چگونگی تولید گیاه گندم هالیپوئید با استفاده از 5 محیط کشت جامد مورد بررسی قرار گیرد.ژنوتیپ های ذرت در گلخانه در شرایط 18 تا 25 درجه سانتی گراد ونیز در مزرعه کشت گردیدند. در این تحقیق اثر عوامل محیطی (دماونور) بر رویش و رشد لوله گرده ذرت ونیز اثر مواد مکمل مانند عصاره مالت و عصاره مخمر با غلظتهای 100 و 1000 میلی گرم بر لیتر برای کشت جنین ها و افزایش راندمان تولید گیاه هاپلوئید بررسی گردید. نتایج حاصل از اثر کولتیوارهای گندم و ژنوتیپ های ذرت در تشکیل جنین و بذ ر هاپلوئید در کواتیوارهای گندم نشان می دهدکه قابلیت تلاقی کوانیوارهای گندم با توجه به نوع ژنوتیپ ذرت بکار رفته متفاوت است. ازمیان 11 ژنوتیپ ذرت استفاده شده ‘ ژنوتیپهای ksc 647 و KSC64A ‘ هیچگونه سازگاری با گندم های مورد استفاده نشان ندادند و 9 ژنوتیپ دیگر از 11/11 تا 100% دانه بندی در گندم از خودنشان دادند. میزان فراوانی جنین بدست آمده از 5% تا 67/86 متغیر بود . نتایج بررسی اثر عوامل محیطی بر رویش و رشد لوله گرده نشان می دهد که استفاده از گرده تازه ذرت در دمای 25 درجه سانتی گراد و وضعیت کلاله در زمان گرده افشانی پرمانند. از فاکتورهای مهم در تولید گندم هاپلوئید می باشد. همچنین اثرموادمکمل مانندعصاره مالت وعصاره مخمر برای کشت جنین نشان می دهد. که محیط کشت 1/2MS به علاوه 100 میلی گرم بر لیتر عصاره مالت درمقایسه با سایر محیطهای کشت مورد استفاده ‘باعث افزایش تشکیل گیاه هاپلوئید نرمال شده است. و اثر تیمارهای پرتویی بررشد لوله های گرده نشان می دهدکه در مجموع اثر پرتوهای سبز ‘ قرمز‘ آبی‘ ز ردو تاریکی در مقایسه با روشنایی نور سفید (شاهد) اختلاف معنی داری را نشان نمی دهد.