پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
2
0
1993
04
21
-
یک روش ساده آزمایشگاهی برای تخمین تبخیر از سطح خاک لخت بدون وجود سطح ایستایی
15759
FA
محمدافلاطونی
Journal Article
1970
01
01
From a practical view point, the application of evaporation equation based on the general unsaturated flow equation has some liitations. Therefore, a rapid and simple method was developed and valuated to determine evaporation rate from bare soil surfaces in absence of a water’ table.
Soil samples of a fine sand with various lengths were subjected to artificial potential evaporation from the top. T1ie ratio of real to potential evaporation versus volumetric water content at the surface was plotted for varying soil depths by which the coefficient of real evaporation was determined.
In general, the ratio E/EO versus soil surface water content was constant in initial stage of evaporation. In the falling rate stage (second and third stage), however, evaporation decreased linearly. In the initial stage, evaporation was controlled by potential rate whereas soil hydrolic ‘properties, namely coefficient of unsaturated hydraulic conductivity , were major limiting factors in the falling rate stage.
Based on the results, a standard graph indicating the relation between Es/EQ and soil surface water content was developed for the fine sand used in the experiment. This relationship can be used to determine the coefficient of real evaporation. Similar standard graphs could be developed accordingly.
استفاده از معادله تبخیر که برا ساس معادله کلی جریان آب در خاک غیر اشباع بنا شده در عمل دارای محدودیتهایی می باشد. لذا به منظور تعیین سرعت تبخیر از سطح خا ک لخت و در غیاب سطح ایستایی ‘ یک روش سریع و آسان ارائه شد ومورد ارزیابی قرار گرفت. برای اندازه گیری تبخیر واقعی از خاک لخت Es ‘ از نمونه های خاک (شن نرم) با طول متفاوت که درمعرض تبخیر بالقوه E0 قرار گرفته بودند استفاده شد. با تقسیم تبخیر واقعی از سطح خاک لخت به تبخیر بالقوه Es/E0 و رسم آن نسبت به درصد رطوبت حجمی در خاک ? برای عمقهای مختلف ضریب تبخیر واقعی k تعیین شد. به طور کلی مقدار Es/E0 نسبت به درصد حجمی رطوبت ? در مرحله اول ثابت و در مراحل دوم و سوم تبخیر به صورت خطی کاهش یافت . در مرحله اول شرایط جوی و در مراحل دوم و سوم تبخیر ‘ خصوصیات رطوبتی منجمله ضریب هدایت هیدرولیکی خا ک عامل اصلی کنترل تبخیر واقع بود. همچنین با توجه به نتایج بدست آمده‘ به منظور تعیین ضریب تبخیرk نمودار استاندارد رابطه بین Es/E0و ? برای یک خاک شن نرم رسم شد. با استفاده از این روش ‘ رسم این نمودار برای خاکهای دیگر امکان پذیرمی باشد.
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
2
0
1993
04
21
-
اثر دور آبیاری وکاربرد ضایعات چای روی صفات کمی و کیفی هندوانه چارلستون گری
15760
FA
عبدالکریم
کاشی
Journal Article
1970
01
01
The effects of two irrigation intervals (7 and 14 days) and four levels of tea wastes (0,510, and 15 t/ha) on the quantitative and qualitative characters of waternelon (Citrullus vulgaris Schrad.), cv. Charlston Gray were studied. A split plot design with three replications was used. Studied characters were stem length, yield, yield components (number and mean weight of fruits per plant, number and weight of healthy and infected fruits with physiological blossom-end rot, percentage of soluble solids in fruits and soil moisture content.
Irrigation intervals did not have any significant effects on stem length, percentage and number of healthy and infected fruits, but had positive effects on yield and its components. A 7-day irrigation interval produced less soluble solids than the 14-day interval.
Tea wastes treatments had positive and significant effects on most of the studied characters. Stem length increased by 50% to 69%, yield by 25% to 35% and mean weight of fruits by 19% to 23%. Tea wastes application had no effect on the number of fruit per plant. There was not a significant statistical interaction between irrigation intervals and tea wastes application The effects of tea wastes application on the weight. percentage and number of infected fruits were significant. Increasing the amount: of tea wastes application decreased the percentage of infected fruits by 30% to 44% compared to control (without applying tea wastes). Soil moisture determination showed that the tea wastes application was effective on soil moisture conservation and conservently had more effects on the studied characters than the irrigation interval treatments.
اثر دو دور آبیاری (7و 14 روز یکبار) وکاربرد چهار مقدار ضایعات چای (0‘ 5‘10و15 تن در هکتار) روی صفات کمی وکیفی هندوانه رقم چارلستون گری طی سالهای 1365 و 1366 در مزرعه تحقیقاتی گروه باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران مورد مطالعه قرار گرفت. برای اجرای آزمایش از طرح کرتهای خرد شده در سه تکرار استفاده شد. صفات مورد مطالعه عبارت بودند از طول ساقه‘ عملکرد محصول ‘اجزاء تشکیل دهنده عملکرد(تعداد و میانگین وزن میوه در بوته) ‘ تعداد و وزن میوه های سالم و میوه های آلوده به بیماری فیزیولوژیکی پوسیدگی گلگاه ‘ درصد مواد جامد محلول درمیوه و میزان رطوبت خاک‘ نتایج بررسی نشان داد که دور آبیاری روی طول ساقه و درصد تعداد میوه های سالم و آلوده به پوسیدگی گلگاه اثر معنی داری نداشت. ولی روی وزن متوسط میوه های سالم و میوه های آلوده و همچنین روی عملکرد و اجزاء تشکیل دهنده آن اثر مثبت معنی داری داشت. در دور آبیاری 7 روز یک بار درمقایسه با 14 روز یکبار مقدرمواد جامدمحلول کمتر بود. تیمارهای کاربرد ضایعات چای روی اغلب صفات اندازه گیری شده اثر مثبت معنی داری نشان داد. بطوری که طول ساقه به میزان 50 تا 64 درصد‘ عملکرد 25 تا 35 درصد ووزن متوسط میوه 19 تا 23 درصد درمقایسه با شاهد افزایش یافت. کاربرد ضایعات چای روی تعداد میوه در هر بوته اثری نداشت. ضمناً بین دور آبیاری وکاربرد ضایعات چای اثرمتقابل معنی داری بدست نیامد. اثر مقادیر ضایعات چای روی درصد وزنی و تعداد میوه های آلوده به پوسیدگی گلگاه نیز قابل توجه بود. به طوری که با افزایش مقدار مصرف ضایعات چای درصد تعداد میوه های آلوده به میزان 26 تا32 درصد و درصد وزنی میوه های آلوده به مقدار 30 تا 44 درصد درمقایسه با شاهد (بدون مصرف ضایعات چای) کاهش یافت. اندازه گیری درصد رطوبت خاک نشان داد که ضایعات چای در حفظ رطوبت خاک نقش موثری داشته و حفظ رطوبت خاک بیشتر از دور آبیاری روی صفات مورد بررسی موثربود.
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
2
0
1993
04
21
-
مطالعه در فرایند و برخی خصوصیات فیزیکوشیمیایی پنیرهای سفید تخمیری ایرانی از شیر باز ساخته (ریکمباین)
15761
FA
شهرام
دخانی
Journal Article
1970
01
01
Two types of Iranian fermented-white cheese were formulated and manufactured from 100 percent recombined milk with 21 and 12 percent total solids. After 2.5 months ripening period at 9±1°C the recombined cheese samples were compared by two similar cheese prepared from natural milk. Homogenization process of recombined milk resulted in a uniform texture for both milk and. related cheese. When compared with natural cheese prepared at the pilot plant or from industry, the recombined cheese exhibited appropriate physico-chernical properties.
Instron test of two recombined cheese showed a simiar shearing strength. The texture of the cheese sample from industry was almost twice as hard as the cheese prepared at the pilot plant. Statistical analysis (Tukey’s Test) resulted in very significant difference between the texture hardness of the cheese from industry and other samples . The chemical analysis of the cheese samples resulted in 8 percent more moisture content than the cheese form industry. Relatively, a lower lactic acid and fat content were exhibited in cheese prepared at the pilot plant. The salt content of all cheese samples was ranged from 4.0 to 6.0 percent. The Variance analysis showed that every sample of cheese contained the same salt content through the cheese cub.A very significant difference between salt content of natural or recornined cheese was observed by t—Test.
Cheese made with different starters, exhibited a different organoleptic properties
دو نوع پنیر تخمیری سفید ایرانی از شیر صددر صد بازسازی شده با درصد کل ماده جامد 21و 12 فرموله و تهیه گردید. پنیرهای باز ساخته پس از 5/2 ماه پروراندن درسردخانه1 ±9 درجه سانتیگراد با دو نوع پنیر طبیعی تخمیری سفید ایرانی مشابه مقایسیه گردید. عمل هموژنیزه کردن شیرهای بازسازی شده یکنواختی مطلوبی در محصولات مربوطه بوجودآورد. به طوریکه در مقایسه با پنیر صنعتی و یا پنیر تهیه شده از شیر طبیعی از کیفیت فیزیکی و شیمیایی مناسبی برخوردار بود. تست فیزیکی بافت قالبهای پنیرهای باز ساخته با دستگاه اینستران استحکام مشابهی را بین این دو نوع پنیر نشان داد. میزان سفتی پنیر صنعتی حدود 2 برابر قالبهای پنیر باز ساخته و یا طبیعی آزمایشگاهی اندازه گیری شد. آزمون توکی تفاوت بسیار معنی دار بین این پنیر و سایر نمونه ها نشان داد. (w=0/293) ‘ ولی بقیه پنیرها از نظر سفتی تفاوت معنی داری را نشان ندادند. د رآنالیز شیمیایی ‘ قالبهای پنیر آزمایشگاهی دارای 8 درصد رطوبت بیش از پنیر صنعتی بوده و به همین نسبت میزان اسید لاکتیک و چربی کمتری در انواع پنیرهای باز ساخته و طبیعی نسبت به پنیر صنعتی تعیین گردید. میزان نمک طعام جذب شده در وجوه مختلف قالبهای پنیر باز ساخته و طبیعی نسبت به پنیر صنعتی تعیین گردید. میزان نمک طعام جذب شده در وجوه مختلف قالبهای پنیر با تأیید آنالیز واریانس یکسان بوده و حد آن در انواع مختلف 4تا 6 درصد بود. با استفاده از آزمون آماری تی استیودنت اختلاف بسیار معنی داری درمیزان نمک جذب شده در پنیرهای طبیعی و باز ساخته مشاهده گردید. استفاده از باکتریهای مختلف لاکتیک ‘ خصوصیات ارگانولپتیک متفاوتی در نمونه های پنیر بوجود آمد.
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
2
0
1993
04
21
-
تأثیر مقادیر مختلف کود سرک ازته روی میزان عملکرد و پروتئین دو رقم گندم در اهواز
15762
FA
جعفر
بحرانی
موسی مسگر
باشی
Journal Article
1970
01
01
A 2- crop—year (1987-88, 1989-90bxperirnent was conducted at theCollege of Agriculture,Shahid Chameran. University in Ahvaz, to derermine the effects of nitrogen fertilizer top-dressing rates on the yield and protein content of two wheat cultivars. Nitrogen was applied at the rates of 0,25, 50, 75 and 100 Kg/ga as urea Just before spike emergence. The results showed that applyingN significantly increased the yield. Maximum yield were obtained at the rates of 75 KgN/ha for Arvand (10.3 T/ha) and 100 KgN/ha for C.henab (7.69 T/ha) cultivars. Nitrogen topdressing also increased the protein contents of both cultivars. However, Arvand had lower protein content at the highest N rates due to lack of response to N fertilizers, and lodging quality. The wheat protein rates obtained in this experiment were higher than the wheat protein rates regions. This can often occur due to shortenning of grain filling period caused by early spring warm temperatures in. -semitropical regions such as Khuzestan. In such instances, application of N top—dressing not only can result in high yields, but it can also increase the protein content of .the grain
برای تعیین تأثیر مقادیر مختلف کود ازته سرک بر عملکرد و درصد پروتئین دانه دو رقم گندم درمزرعه آزمایشی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران آزمایشهایی دردو سال زراعی (67-و69-13681366) انجام گرفت . کودها ی ازته به مقادیر 0‘25‘50 ‘75 و 100 کیلوگرم ازت خالص درهکتار به صورت اوره در مرحله غلاف رفتن به گیاهان داده شد. در هر دو سال به صورت معنی داری باعث افزایش عملکرد گردید. حداکثر عملکرد برای رقم اروند درسطح کودی 75 کیلوگرم و برای رقم چناب در سطح کودی 100 کیلوگرم ازت خالص درهکتار حاصل شد. کودهای سرک ازته نیز باعث افزایش درصد پروتئین دانه هر دورقم گندم شدند. درعین حال رقم اروند به علت عدم کود پذیری وحساسیت به خوابیدگی دربالاترین سطح کودی کاهش در عملکرد داشت.
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
2
0
1993
04
21
-
مطالعه خصوصیات پرواری و لاشه بره های دو نژاد گوسفند شال وزندی و آمیخته آنها
15763
FA
ناصر امام
جمعه
Journal Article
1970
01
01
ظرفیت پرواری وخصوصیات لاشه تعداد 60 راس بره نر وماده از نژادهای شال وزندی و دورگهای متقابل آنها دریک آزمایش پرواربندی به مدت 82 روز موردبررسی مقایسه ای قرار گرفت. به منظور یکسان نمودن عملیات پروار بندی با روشهای رایج درمنطقه (ورامین) از یونجه و جو در تغذیه بره ها استفاده گردید. درتجزیه وتحلیل اطلاعات بدست آمده از وزن حیوانات در شروع پروار بندی به عنوان متغیر کمکی استفاده گردیده و برای مقایسه آماری میانگین ها از میانگین حداقل مربعات (ISM) استفاده شد.
میانگین حداقل مربعات سرعت رشد بره های نر ترکیبهای آمیزشی شال خالص‘ زندی خالص‘ قوچ شال * میش زندی و قوچ زندی * میش شال بترتیب 0/261‘8/219‘2/216و2/181گرم و دربره های ماده حاصل قوچ شال * میش زندی و قوچ زندی * میش شال بترتیب 7/203و 5/172 گرم بر آورد گردید.میانگین راندمان تبدیل غذا برای بره های نر ترکیبهای آمیزشی فوق بترتیب 4/7‘9/7‘8/7‘8/8 و برای بره های ماده 8/7و 4/8 بود. بطور کلی در طول پرواربندی بین سرعت رشد و راندمان تبدیل غذا همبستگی منفی و قوی برآورد گردید. (001/0 >p) یعنی در مراحلی که سرعت رشد بیشتر است برای هر کیلوگرم افزایش وزن غذای کمتری مصرف میشود. تفاوت درصد گوشت و چربی لاشه نژاد زندی خالص با سایر ترکیبهای آمیزشی معنی دار بود. (05/0>p) . بدین معنی که بره های نر زندی دارای کمترین درصد گوشت و بیشترین درصد چربی بودند. درصد گوشت لاشه بره های نر وماده دورگ درمقایسه با زندی خالص بیشتر و درصد چربی آنهاکمتر بود که این مورد یک نتیجه مثبت حاصل از دورگ گیری می باشد.
پرديس کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران
مجله علوم کشاورزی ایران
2
0
1993
04
21
-
استفاده از سنگهای فسفات معادن ایران بجای دی کلسیم فسفات در تغذیه مرغان تخمگذار
15764
FA
محمود
شیوازاد
تقی
قاسمی
علی
نیکخواه
Journal Article
1970
01
01
In order to determine the nutritional value of the Inranian rock phosphates as ,a phosphorus supplement in layer ration, an experiment was carried out on laying hens for three months period to study the effect of replacement of the dicalcium phosphats (DCP) by the two different rock phosphates (Soltanie and Dalir) either heated or unheated which their phosphorus bioavaiLlabilities were measured previously.
The phosphorus of the layer rations were supplied by the rocks except the control (DCP). In this trial, feed co feed conversion efficiency, egg production, egg weight, and egg specific gravity were measured weekly and the hens were weighed every month.
The best Iranian rock phosphates was found tobe the unheated Soltanie,s which its bioavailability was determined by the Bone Ash Method. The averages of egg production egg weigh, feed conversion efficiency and egg specific gravity were 4.8%, 2.1 gr. 0.184% and 1% respectively higher than those of control treatment.
The heating process of Iranian Phosphates reduced the bioavailability of their phosphorus.
امکان استفاده از سنگهای معان فسفات ایران بجای دی کلسیم فسفات وارداتی به عنوان منبع فسفر مورد نیاز مرغان تخمگذار خوراکی دریک طرح کاملا تصادفی با شش تیمار و چهارتکرار چهار قطعه ای مرغ در هر تیمار بمدت سه ماه مورد مطالعه قرار گرفت.
در این تحقیق ازمیان چهار سنگ فسفاتی که قابلیت جذب فسفر شان به صورت خام و حرارت دیده در آزمایش جداگانه ای تعیین گردیده بود. دو سنگ سلطانیه و دلیر به صورت خام وحرارت دیده که قابلیت جذب فسفر شان بیشتر از بقیه بود مورد مقایسه با دی کلسیم فسفات (DCP) قرار گرفتند.
در مجموع نتیجه گیری گردید که سنگ فسفات سلطانیه زنجان به صورت خام در تغذیه مرغان تخمگذار با توجه به میزان تخمگذاری‘ بازده غذایی ‘ وزن تخم مرغ ‘ وزن مخصوص تخم مرغ وعدم اختلاف معنی دار از نظر وزن بدن و درصد وزن کبد وکیسه صفرا با تیمار شاهد بهترین سنگ فسفات بوده ومصرف این سنگ بجای دی کلسیم فسفات هیچگونه اثر سمی در بر ندارد.