جنبه هایی از بیواکولوژی سوسک برگخوار نارون Xanthogaleruca luteola Mull (Col.; Chrysomelidae) در محیط شهری قزوین

نویسندگان

چکیده

سوسک برگخوار نارون، از آفات مهم درختان نارون Ulmus glabra L.) , (Ulmus densa L. محسوب می شود و همه ساله خسارت قابل توجهی به آنها وارد می سازد. در تحقیقی که در سال 1377 در شهر قزوین صورت گرفت، بیواکولوژی این حشره مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، از هر دو گونه نارون، 20 درخت از 10 ناحیه مختلف شهر بطور تصادفی انتخاب گردید. در نمونه برداری هفتگی، از هر درخت 40 نمونه (10 نمونه از هر یک از 4 جهت اصلی جغرافیایی) که در یک سوم تاج پایینی قرار داشتند، بطور تصادفی انتخاب شدند. واحد نمونه برداری یک برگ در نظر گرفته شد و در مجموع 40 نمونه برداشت شد. در هر نمونه برداری، تعداد دسته های تخم و سنین لاروی در واحد نمونه برداری و بطور مجزا برای جهت های اصلی جغرافیایی، ثبت گردید. مجموع درجه حرارت موثر روزانه مراحل مختلف زندگی با استفاده از حداقل و حداکثر دمای روزانه محاسبه شد. خسارت نسل های مختلف، در پایان هر نسل تعیین گردید.بدین منظور 40 نمونه از کل تاج درخت انتخاب و میزان خسارت با 10 نمونه شاهد که بین100 – 0 درصد خسارت دیده بودند، مقایسه شد. نتایج این بررسی ها نشان داد که این حشره در شرایط قزوین دارای 4 نسل کامل است که با هم همپوشانی دارند. نسل های اول و چهارم بترتیب دارای بیشترین و کمترین طول دوره زندگی و انبوهی جمعیت هستند. انبوهی مراحل مختلف زیستی این حشره در جهت های اصلی جغرافیایی، تفاوت معنی داری در سطح 1% با هم نداشت. با توجه به محاسبه مجموع درجه حرارت موثر روزانه بهترین زمان مبارزه با لاروهای سنین اول و سوم 245 و 470 روز-درجه تعیین شد. خسارت حشرات نسلهای دوم و سوم به بعد برای نارون های چتری و ملج قابل توجه بوده است.

کلیدواژه‌ها