اثر فاصله بوته برنج (Oryza sativa L.) روی ردیف بر تراکم علفهای‏هرز و عملکرد در کشت ماشینی

نویسندگان

چکیده

علفهای‏هرز همواره در جذب عناصر غذایی، آب و فضا با گیاهان زراعی رقابت می‏کنند. به منظور تعیین نقش فاصله بوته در روش نشا کاری ماشینی بر تراکم علفهای‏هرز و عملکرد شلتوک، آزمایشی دو ساله در مزرعه مؤسسه تحقیقات برنج رشت انجام شد. این آزمایش با استفاده از دو رقم برنج غالب منطقه (رقم محلی بینام و اصلاح شده خزر)، در سه فاصله بوته 13، 15 و 5/17 سانتی‏متر روی ردیفهائی با فواصل ثابت 30 سانتی‏متری (که به ترتیب برابر است با 256400، 222200 و 190500 بوته در هکتار) بصورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. ارقام برنج به عنوان عامل اصلی و فاصله بوته عامل فرعی در نظر گرفته شد. سوروف (Echinochloa crus-galli)، پیزرها (S. mucronatus, Scripus juncoides)، اویارسلام بذری (Cyperus difformis) و قاشق‏واش (Alisma plantago) به ترتیب بیشترین تراکم را در محل آزمایش داشتند. نتایج تحقیقات دو ساله نشان داد که رابطه مستقیمی بین فاصله بوته روی ردیف با تراکم سوروف در همه مراحل رشد برنج وجود دارد. در مقابل، اثر فاصله نشاها روی علفهای هرز پهن برگ و جگن در اوایل رشد بوته های برنج مشهود و معنی‏دار بود. اما با رشد و افزایش ارتفاع برنج، میزان این تأثیر بطور محسوسی کاهش یافت. علت این امر مربوط به تفاوت توان رقابت بین سوروف و برنج از طرفی و پهن برگها و جگنها با برنج از طرف دیگر می باشد. برتری سوروف بر پهن برگها و جگنها ناشی از جوانه‏زنی زودتر، سرعت رشد و ارتفاع نهایی بیشتر آن است. رقم اصلاح شده خزر به علت کوتاهی قد در هنگام انتقال به زمین اصلی و کندی رشد در اوایل کشت نتوانست مشابه رقم محلی بینام با سوروف رقابت نماید. در کرتهای تیمارشده رقم بینام بیشترین عملکرد را در فاصله های 13 سانتی‏متری داشت. در حالیکه در رقم خزر بیشترین عملکرد در فاصله های 15 سانتی متری حاصل شد.

کلیدواژه‌ها