ضریب آبگذری خاک اشباع (KS) از مهمترین پارامترهای مؤثر حرکت آب درخاک است و دربسیاری از مدلهای هیدرولوژی مورد استفاده قرار می گیرد. چندین روش برای برآورد و اندازه گیری این ضریب وجود دارد که گروهی از آنها بصورت آزمایشگاهی و گروهی دیگر بصورت صحرایی قابل اجراء می باشند. تحقیق حاضر در اراضی دشت ورامین وبه منظور مقایسه مقادیر ضریب آبگذری بدست آمده از روشهای نفوذ سنج گلف ‘ با بار افتادن ‘ چاهک معکوس (پورشه) و روش چاهک در خاکهایی که بافت آنها رسی و یا سیلتی رسی بوده ‘ انجام پذیرفته است. اندازه گیری ها در دو محل و در هر محل در 10 نقطه انجام و مقایسه نتایج حاصله نشان داده اند که تنها در یکی از دومحل آزمایشی ضریب k بدست آمده در روش نفوذ سنج گلف (G.P) بزرگتر از KS حاصله در روش بار افتادن بوده و در سایر اندازه گیری نتایج روش گلف کمتر از دیگر روش ها بوده است . تفاوت بین مقادیر فوق ناشی از کوچک بودن حجم نمونه های خاک در روش بار افتادن و نفوذ سنج گلف و نیز تغییرات ایجاد شده درساختمان خاک و یکنواخت نبودن مشخصات خاک در جهات مختلف می باشد. در تمامی نقاط مورد آزمایش روشهای چاهک و چاهک معکوس ضریب آبگذری بیشتری نسبت به روش های بار افتادن و نفوذ سنج گلف بدست داده اند. دلیل این امر می تواند استفاده از حجم خاک بیشتر در روش های چاهک وپورشه و جریان مستقیم آب درخاک در روشهای گلف و بار افتادن باشد.