تاثیر کاربرد جداگانه و تلفیقی علفکشهای مختلف بر عملکرد، اجزای عملکرد وصفات مهم زراعی عدس (Medik (Lens culinaris درکشت انتظاری و بهاره

نویسندگان

چکیده

دستیابی به بهترین تاریخ کاشت و روش کنترل علفهای هرز از لحاظ افزایش عملکرد محصول عدس ضروری است. بدین منظور آزمایشی به صورت طرح کرت های خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 81-1380 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تهران (کرج) به اجرا درآمد. در این بررسی تاریخ کشت انتظاری (زمستانه) وکشت معمول (بهاره) به عنوان فاکتور اصلی و 11 تیمار کنترل علفهای هرز شامل کاربرد مجزای علف کشهای سیانازین (1 کیلو گرم ماده موثره در هکتار، به صورت پیش رویشی) پیریدیت (2/1 کیلوگرم ماده موثره در هکتار، به صورت پس رویشی ) و اکسی فلورفن (480 گرم ماده موثره در هکتار، به صورت پس رویشی)، همچنین کاربرد دو علف کش تری فلورالین (960 گرم ماده موثره در هکتار، به صورت پیش کاشت) و پندیمتالین (32/1 کیلوگرم ماده موثره در هکتار، به صورت پیش رویشی) هر یک در تلفیق با وجین دستی و تلفیق با علف کشهای پیریدیت (2/1 کیلوگرم ماده موثره در هکتار، به صورت پس رویشی) و اکسی فلورفن (480 گرم ماده موثره در هکتار، به صورت پس رویشی) همراه با دو شاهد تداخل و عاری از علف هرز به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که تاریخ کاشت و روشهای کنترل علفهای هرز بر عملکرد دانه عدس و اجزای آن در سطح 1% تاثیر معنی داری داشتند. ارزش کلیه صفات مورد بررسی، به جز وزن هزار دانه، در کشت انتظاری بیشتر از کشت بهاره بود. تیمارهای تلفیقی کنترل علفهای هرز شامل پندیمتالین + وجین دستی، تری فلورالین + وجین دستی و پند یمتالین + پیریدیت در مقایسه با شاهد تداخل علفهای هرز سبب افزایش عملکرد دانه عدس گردیدند، وبه نظر می رسد که مناسبترین تیمارها برای کنترل علفهای هرز در شرایط مشابه باشند.

کلیدواژه‌ها