گندم یکی از مهمترین محصولات غذایی است که درک ژنتیک و نظم ژنومی آن با استفاده از مارکرهای مولکولی از اهداف مهم برای اصلاح ژنتیکی این گیاه است. در این مطالعه انتقال پذیری 96 مارکر میکروساتلایت از گندم هگزاپلویید به 5 ژنوتیپ گندم، شامل رقم هگزاپلوئید زمستانه مقاوم به سرما میرونوسکا 808، رقم بهاره گندم هگزاپلوئید چای نیزاسپرینگ، گندم تتراپلوئید دوروم رقم لانگدون و دو زیر گونه از گندم تتراپلوئید(Triticum turgidum ) به نام های دی کوکوای دس (dicoccoides) و دی کوکوم (dicoccum) مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج نشان داد که 95 مارکر میکروساتلایت (96/98 درصد) به طور موفقیت آمیزی تولید چند شکلی نموده اند. فقط یک مارکر میکروساتلایت (04/1 درصد) موفق به تولید بند نشده است. هفتادو سه مارکر میکروساتلایت در تمام 5 رقم صد درصد انتفال پذیری (چند شکلی) نشان داده اند. بیست و دو (92/22درصد) لوکوس میکروساتلایت هر یک در بعضی از ژنوتیپ ها تولید بند نموده و در بعضی دیگر موفق به تولید بند نشده اند. بطوری که حد اکثر و حد اقل انتقال پذیری آنها به ترتیب 80 و 20 درصد بودند. در این مطالعه چند شکلی وسیعی چه در اندازه و چه در تعداد بندها مشاهده گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که اکثر مارکرهای میکروساتلایت بدست آمده از گندم هگزاپلوئید انتقال پذیری بسیار بالایی در بین گونه های تتراپلوئید و هگزاپلوئید به نمایش گذاشتندو همچنین این تحقیق استفادة وسیع مارکرهای میکروساتلایت را در گیاهانی که از نظر کشاورزی مهم هستند فراهم نموده است. مارکرهای میکروساتلایتی که در این مطالعه تولید چند شکلی نموده اند به خوبی می توانند جهت مطالعات نقشه ژنی، تجزیةلینکاژی و تکامل ژنومی در گندم های هگزاپلوئید و تتراپلوئید مورد استفاده قرار گیرند.