یکی از الگوهای توسعه منطقهای ایجاد قطبهای صنعتی است. این الگو برگرفته از نظریة قطب رشد فرانسوا پرو بوده که معتقد است توسعه در همه جا و یکباره اتفاق نمیافتد. بلکه فرایند توسعه ابتدا در برخی نقاط یا قطبهای رشد ایجاد و سپس به نواحی اطراف منتشر میشود. این تفکر در برنامهها عمرانی چهارم و پنجم قبل از انقلاب مورد توجه قرار گرفت و در چند نقطه به اجراء درآمد و متعاقب آن شهرستان مبارکه نیز در دهة 1360، با احداث مجتمع بزرگ صنعتی به لیست قطبهای توسعه اضافه شد. اما ایجاد و گسترش اینگونه صنایع بدون در نظر گرفتن اثرات آن بر ساختار اقتصادی و کشاورزی منطقه انجام گرفت، بطوریکه بعد از گذشت حدود دو دهه تأثیرات عمیقی بر ساختار کشاورزی منطقه وارد آورده است. در این تحقیق که از نوع اکتشافی میباشد سعی شده است تا اثرات استقرار صنعت در این قطب بر وضعیت کشاورزی منطقه مبارکه مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور 151 نفر از کشاورزان، از شش روستای منطقه با استفاده از نمونهگیری مطبق متناسب، به روش تصادفی انتخاب و اطلاعات لازم از طریق پرسشنامهای که پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ در سطح 78/0 تأیید شده بود جمعآوری و با استفاده از روش تحلیل عاملی و آزمونهای من وایت نی و ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در نهایت مشخص شد که قطب صنعتی مبارکه علیرغم داشتن برخی اثرات مثبت بر کشاورزی منطقه، اثرات منفی قابل توجهی نیز بهمراه داشته است. یافتههای تحقیق نشان داد که طبق نظریه قطب رشد پرو اثرات واپسروی قطب صنعتی مبارکه بیشتر از اثرات پخش آن بوده است.