مقاومت ژنتیکی میزبان اقتصادیترین و از لحاظ زیست محیطی سالمترین روش مبارزه با بیماریهای گیاهی است. شش رقم گندم دارای سطوح متفاوت مقاومت در سطح بلوغ به زنگ قهوهای که مشتمل بر پنج رقم رایج کشور (مهدوی, زرین, داراب 2, نیکنژاد و آتیلا 5) و یک رقم استرالیایی (گاسکوین) انتخاب و مورد مطالعه ژنتیکی قرار گرفتند. ابتدا ارقام مزبور به عنوان والد ماده با رقم روشن به عنوان رقم حساس تلاقی داده شدند سپس تلاقی برگشتی با هر دو والد (1BC و 2BC) در همه تلاقیهای مزبور انجام و نسلهای 1P, 2P, 1F،
1BC, 2BC و 2F (به جزء دو تلاقی - آتیلا -5 × روشن و گاسکوین × روشن که فاقد 1BC بودند) در خزانة اصلاحی مورد کشت قرار گرفتند. این آزمایش در ایستگاه قراخیل تحقیقات کشاورزی مازندران و با استفاده از طرح بلوکهای کامل تصادفی و رقم بولانی به عنوان رقم گسترش دهنده بیماری زنگ در حاشیه آزمایش و مابین ردیفها اجرا گردید. متوسط شدت بیماری در مرحله بلوغ بر اساس مقیاس کوب تغییر یافته در هنگامیکه شدت بیماری در رقم شاهد حساس به صد در صد رسید, ثبت گردید. نتایج تجزیه واریانس حاصل از ضریب آلودگی نشان داد که تفاوت معنیداری بین تلاقیها (05/0>P) و تفاوت بسیار معنیداری (001/0>P) بین نسلهای درون تلاقیها وجود دارد. 34 تیمار متعلق به 6 نوع تلاقی دامنه وسیعی از ضریب آلودگی (CI) داشتند و همه نسلهای درون همه تلاقیها بطور معنیداری مقاومتر از والد حساس (2P) بودند. ژنوتیبهای "داراب-2" و" آتیلا-5" مقاومترین ارقام بودند. در همهء تلاقیهایی که ارقام مقاوم ایرانی استفاده شده بودند، وراثتپذیری عمومی و خصوصی ضرایب آلودگی به ترتیب برآوردی با دامنة 60/0 تا 81/0 و 37/0 تا 50/0 داشتند. نتایج آزمونهای وزنی انفرادی بخوبی با نتایج آزمون ادغامی هماهنگی داشته و بیانگر نکویی برازش مدل افزایشی- غالبیت در توجیه عمل ژنی برای پنج تلاقی (از شش تلاقی) با والد مقاوم ایرانی بود. متعاقبا“ برآورد اثرات ژنتیکی برای ضرایب آلودگی بیماری زنگ قهوهای نشان داد که اثرات ژنتیکی افزایشی نقش اصلی را در ادارهء مقاومت به زنگ قهوهای ایفا مینماید.