بررسی سیتوژنتیکی گونه هایی از جنس ماشک (Vicia) در ایران

نویسندگان

چکیده

برای بررسی تنوع سیتوژنتیکی جنس ماشک از طریق سیستم آنالیز تصویری، کاریوتیپ 14 ژنوتیپ متعلق به 11 گونه مختلف در سلول های مریستم انتهایی ریشه مطالعه شد. تعداد کروموزوم های پایه در ژنوتیپ های مورد بررسی بین 5= x (یک ژنوتیپ دیپلوئید)، 6= x (سه ژنوتیپ دیپلوئید) و7= x (ده ژنوتیپ دیپلوئید) متغییر بود. بر اساس جدول دو طرفه Stebbins ژنوتیپ 5387 در گروه B3، ژنوتیپ های 1564،312،7075 و7456 درگروه A2 و بقیه ژنوتیپ ها در گروه A3 قرار گرفتند. بر این اساس گونه Vicia faba با داشتن نامتقارنترین و در عین حال متکاملترین کاریوتیپ (از لحاظ درون کروموزومی و بین کروموزومی) در کلاس تقارن B قرار گرفت. پلات ژنوتیپ ها بر اساس دو پارامتر A1 و A2 و کلاس های تقارنی جدول Stebbins نتایج مشابهی را به همراه داشت. تجزیه واریانس داده های حاصل از کلیه صفات مورد مطالعه در قالب طرح CRD نشان دهنده اختلاف معنی داری بین ژنوتیپ ها در سطح 1% بود که بیانگر وجود تنوع کروموزومی در گونه های مورد بررسی است. تجزیه به مؤلفه های اصلی نشان داد که دو مؤلفه اول در مجموع 26/95% از کل واریانس موجود بین ژنوتیپ ها را توجیه می نمایند. در مؤلفه اول صفات نسبت بازوهای بلند به کوتاه، طول بازوی بلند، طول کل کروموزوم، شاخص سانترومری و درصد فرم کلی با داشتن بالاترین ضرایب بردارهای ویژه دارای بیشترین اهمیت در واریانس بین ژنوتیپ ها بودند. در مؤلفه دوم صفت طول بازوی کوتاه بیشترین نقش را در ایجاد تنوع داشت. برای گروهبندی ژنوتیپ ها بر اساس صفات کاریوتیپی، تجزیه کلاستر به روش Ward انجام شد که با برش دندروگرام در فاصله اقلیدسی 52/2، ژنوتیپ های مورد بررسی در سه کلاس مختلف قرار گرفتند. در این بررسی بیشترین فاصله بین V. fabaو اکو تیپ‌های villosa.V وجود داشت که بیانگر کمترین قرابت آنها می باشند. کمترین فاصله ژنتیکی بین دو اکوتیپ (1564) و (7075) از گونه ervilia.V مشاهده شد. دیاگرام حاصل از پراکنش ژنوتیپ ها بر اساس دو مؤلفه اصلی اول و دوم، ژنوتیپ های مورد بررسی را در سه گروه متمایز قرار داد که این امر مؤید نتایج حاصل از تجزیه کلاستر بود.

کلیدواژه‌ها